Saturday, July 15, 2006

نیروهای انتظامی رژیم یک نفر دیگر را در ایرانشهر در خیابان به رگبار بستند

سایت حکومتی رسالت در این باره نوشت: به گزارش مرکز اطلاعات ‌رسانى معاونت اجتماعى قرارگاه رسول اکرم (ص) ماموران تيپ تکاورى در پى اطلاع‌ از خبرى مبنى بر تردد شرورى سابقه‌دار به نام (ل - س) در حوالى ايرانشهر بلافاصله به محل اعزام شدند. این گزارش می افزاید:
باحضور ماموران مخفيگاه متهم شناسايى و عمليات براى دستگيرى وى آغاز شد. براساس اين گزارش متهم با ديدن ماموران به سمت آنان تيراندازى و اقدام به فرار کرد که در نهايت با آتش پرحجم ماموران به هلاکت رسيد.در بازرسى از مخفگياه متهم يک قبضه سلاح کلاشينکف همراه 4 تيغه خشاب و تعدادى فشنگ کشف شد.باید گفته شود که این اولین بار نیست که نیروهای نظامی رژیم اینچنین مردم بیگناه بلوچ را به بهانه های مختلف در خیابان به گلوله میبندند. در طی سه ماه اخیر صدها نفر توسط مامورین حکومتی در این منطقه در انظار عموم تیرباران و یا به دار آویخته شده اند. اما متاسفانه فعالین حقوق بشر و همچنین احزاب سیاسی سرتاسری ايرانی که همیشه دم از حقوق برابر برای همه اقوام و ملیتهای موجود در ایران میزنند میبینیم که چگونه سکوت اختیار کرده اند. حالا سوال اینجاست که ملت بلوچ چگونه میتواند به ادعاهای آنها باور داشته باشد و یا چگونه میتواند احساس تفاهم و همنوعی با آنها داشته باشد!! فراموش نکنیم که سکوت در مقابل سرکوب و پایمال شدن حقوق یک ملت تنها ضربه به آن یک ملت نیست بلکه ضربه ایست به حقوق بشر , ضربه ایست به مدافعین حقوق بشر و حتی ضربه ایست به تک تک انسانهای آزایخواه ووو......
http://www.radiobalochi.org
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سه شنبه، 20 تیر ماه 1385 برابر با 2006-07-11
جلسه عمومی زرمبش در اسلو برگزار شدروز شنبه 8 ژوئیه 2006 کمیته زرمبش در نروژ جلسهای را پیرامون بلوچستان و مسئله ملی برگزار کرد.شرکت و استقبال قریب 60 نفر از بلوچهای مبارز و فعال سیاسی در نروژ جلسه را پربار و با شکوه کرد. حضور شیرزنان مبارز بلوچ در جلسه بیانگر رشد و بالندگی مبارزه ملی بود. این جلسه ابتدا با یک دقیقه سکوت به یاد و احترام از شهدای بلوچستان آغاز شد و سپس هنرمند مشهور بلوچ استاد عبدالرحمان سوریزهی با نواختن آهنگ " ما چُکین بلوچانی" به آن روحیه و تحرک داد.پس از آهنگ استاد عبدالرحمان، جلسه با خواندن مقاله و تحلیلی سیاسی از جنبش ملی بلوچستان به پرسش و پاسخ پرداخت. سوالات متفاوت و پرباری از سوی بلوچهای مبارز شرکت کننده طرح شد و مسئولان مرکزی زرمبش که بنا بدعوت کمیته نروژ برای جلسه آمده بودند، به پاسخگوئی پرداختند. بیشترین بخش از سوالات حول گسترش مسئله ملی و مبارزه برای آن بود. در آنجا دوستان مرکزی زرمبش از طرف سازمان راه حلهای سیاسی و سیاستهای سازمان را به تفصیل تشریح و بازگو نمودند. طرح مسئله فدرالیسم بر اساس ملتها یکی از موارد برجسته در جلسه بود. سیاستهای تبعیضگرایانه و دیکتاتوری رژیم بر جنبش ملی و ملت بلوچ در بلوچستان از سوی زرمبش و مبارزین بلوچ شدیداً محکوم وغیرانسانی دانسته شدند. زرمبش و تمامی مبارزین بلوچ در جلسه حمایت بیدریغ خود را از مبارزات ملی برحق برادران بلوچ در بلوچستان شرقی ابراز داشتند. در بخش پایانی جلسه هنرمندان و مبارزین بلوچ با سرودن و خواندن آهنگهای رزمی بلوچی شور و تحرک زیادی به شرکتکنندگان مبارز بلوچ دادند. استقبال از جلسه چنان بود که شماری از فعالان بلوچ خواستار برگزاری مستمر جلسات سیاسی در مورد بلوچستان و مبارزه ملی از سوی زرمبش شدند تا به مبارزه ملی تحرک بیشتر و روزافزونی داده شود.کمیته نروژبلوچستانءِ راجی رزمبش
http://www.zrombesh.org
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سه شنبه، 20 تیر ماه 1385 برابر با 2006-07-11
ادبیات ملی تنها فارسی نيستSun / 09 07 2006 / 15:03مهر: دکتر ناصر تکمیل همایون گفت : ادبیات ملی همه ادبیات ایران را شامل می شود. یعنی اگر بلوچ به بلوچی و یک شاعر کرد به کردی شعر می گوید آنها هم ملی هستند. آن گاه در درون ادبیات ملی ادبیات فارسی و ادبیات دشتی و آذری و ... را داریم.ادبیات فارسی ادبیات سراسری و رسمی ماست که خود در ادبیات ملی ایرانی می گنجد.دکتر ناصر تکمیل همایون محقق تاریخ و جامعه شناسی ایران در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ضمن بیان این مطلب افزود : آن کس که ادبیات کردی یا آذری یا بلوچ و ... غیره را می شناسد در کلیتی دیگر ادبیات فارسی را هم به عنوان ادبیات رسمی پذیرفته است. وقتی حیدربابای شهریار را می خوانیم این ادبیات آذربایجان است اما همچنان ملی یا ایرانی است. شعرش همه مردم ایران را شامل می شود اما نحوه بیانش ترک آذری است. شهریار هم همین گونه است که جای خود را در سراسر ایران باز کرده و شعر معروف " علی ای همای رحمت ..." او محور همبستگی های مذهبی و ملی همه ایرانیان است.وی تصریح کرد : پس ما ادبیاتی سراسری و رسمی داریم که پیونددهنده زبان و ادبیات همه اقوام به یکدیگر است ولی اقوام هم هر یک برای خود صاحب زبان، گویش و لهجه و ادبیات خاص خود هستند که همه ذیل فرهنگ و ادبیات ملی جای می گیرند. شعر اگر کردی است و غیرفارسی، در عین حال ایرانی است. بنابراین ادبیات ملی تنها شامل زبان فارسی نمی شود. این استاد تاریخ ادامه داد : نمی توان اشعار سایر زبان های قومی ایرانی را تنها به دلیل غیرفارسی بودن غیرملی دانست. آنها هم جزو فرهنگ ایرانی و ملی باید دسته بندی شوند. حتی اگر شعر و ادبیاتی به زبان ایرانی بیان شود ولی در راستای عنادورزی و مخالفت با هویت و یکپارچگی ایران هم نوشته شده باشد باز در زمره ادبیات ملی محسوب می شود اما از جهت محتوایی می توانیم آن را نادرست و غیرملی بدانیم.وی اضافه کرد : این تعریف و توصیف ها به تعریف ما از ملت بازمی گردد که تمام باورها، اعتقادات و زبان های ایرانی را در بر می گیرد. این که زبان فارسی زبان رسمی و ملی کشور به حساب می آید دلیلی بر نامعیار بودن دیگر زبان ها و گویش ها به عنوان زبان و گویش های ملی نیست.دکتر تکمیل همایون گفت : زبان جای خود را دارد و لهجه ها و گویش ها هم جای خود. مثلا اگر حافظ زنده بود شاید شعر خود را با لهجه خاص شیرازی می خواند و یا ناصرخسرو و مولانا هم با گویش و لهجه خاص خود اشعارشان را می خواندند. کما این که مردم خجند و سمرقند و بخارا که اشعار حافظ و سعدی و مولانا را می خوانند صورت دیگری از آن به دست می دهند که با لهجه مردم شیراز فرق می کند. ولی تمام این لهجه ها ، گویش ها بیان ها و زبان ها تعلق به تاریخ و جامعه و فرهنگ ایران دارند و در زمره ادبیات ملی ایرانیان به شمار می آیند.
http://news.iran-emrooz.net
-----------------------------------------------------------------------------
'آزادی دو تن ديگر از گروگانهای حادثه تاسوکی'
پنجشنبه، 22 تیر ماه 1385 برابر با 2006-07-13به گفته معاون وزير کشور ايران، گروگانها با همکاری ريش سفيدان و طوايف منطقه آزاد شده انديکی از مقامات امنيتی ايران از آزادی دو نفر از افرادی خبر داده که حدود چهار ماه پيش به دست يکی از گروههای مسلح بلوچ در جنوب شرق ايران به گروگان گرفته شدند.مجيد رضوی، مديرکل امنيتی وزارت کشور ايران به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفته اين دو گروگان، مجيد نجار و خداداد باغبانی نام دارند و با همکاری ريش سفيدان و طوايف منطقه آزاد شده اند. به گفته وی اين افراد جزو گروهی اند که شانزدهم مارس (25 اسفند) گذشته در حمله افراد مسلح به خودروهای حامل مسئولان محلی در جاده زاهدان به زابل در منطقه تاسوکی در استان سيستان و بلوچستان به گروگان گرفته شده اند و عده ای ديگر از آنان هنوز دربند گروگانگيرانند.حدود دو ماه پيش يکی ديگر از اين گروگانها به نام امير هراتی که افسر نيروی انتظامی بود، آزاد شده بود. طی حادثه تاسوکی که حدود ساعت نه شب روی داد، افرادی که لباس مأموران انتظامی و نظامی به تن داشتند و در جاده ايستگاه ايست و بازرسی برپا کرده بودند، با متوقف ساختن خودروهای حامل مسئولان محلی و شماری از افراد ديگر، سرنشينان آنها را پياده کرده، تعدادی را به گلوله بستند و شماری را به گروگان گرفتند.در هنگام حادثه، بيست و دو نفر کشته، شش نفر زخمی و دوازده نفر ناپديد شدند و مقامات ايرانی در آن زمان اعلام کردند که از اين افراد دست کم چهار نفرشان به گروگان گرفته شده اند.شماری از مسئولان استان سيستان و بلوچستان از جمله، ‬محمود سرگزی مسئول حراست فرمانداری و محب يوسفی مسئول حراست امور آب زاهدان، يکی از روحانيون دفتر نماينده ولی فقيه در استان سيستان و بلوچستان جزو کشته شدگان بودند و حسنعلی نوری فرماندار زاهدان و ‬معاونش علی نشاطی همراه با غلامرضا کوهستانی مسئول عقيدتی سياسی نيروی انتظامی استان سيستان و بلوچستان طی حادثه تاسوکی زخمی شدند.مقامات ايرانی حمله کنندگان را "اشراری" خواندند که انگيزه سياسی هم داشته اند اما گروهی با نام جندالله مسئوليت حمله را به عهده گرفت و اعلام کرد که برای دفاع از مردم سنی مذهب بلوچ مبارزه می کند و خواستار آزادی زندانیان خود است.مقامات ايرانی می گويند که جندالله مورد حمايت برخی دولتهای خارجی، از جمله آمريکا و بريتانيا هستند که به گفته آنان، برای ايجاد تفرقه قومی و مذهبی در ايران تلاش می کنند.دولت بريتانيا اين اتهام را رد کرده است.استان سيستان و بلوچستان يکی از گذرگاه های عمده قاچاقچيان مواد مخدر است و از محرومترين و دورافتاده ترين مناطق ايران به شمار می رود. اگرچه در اين استان موارد زيادی از نا امنی رخ داده اما گروگانگيری شماری از مرزبانان ايرانی در اين استان که سال گذشته رخ داد، دور تازه ای از مشکلات امنيتی را در اين استان رقم زد.
http://www.bbc.co.uk
-----------------------------------------------------------------
برگزاری و گزارش کـنفرانس سازمانی زرمبشپنجشنبه، 22 تیر ماه 1385 برابر با 2006-07-13متعاقب تصمیم کنفراس سازمانی سال ۱۳۸۴ مبنی بر بررسی طرح فدرالیسم و انعکاس رویدادها و سیاستهای جدید منطقه و جهان در برنامه و اساسنامه سازمان، در تیرماه سال ۱۳۸۵ (July 2006) بمدت دو روز متوالی زرمبش، کنفرانس سازمانی را برگزار کرد. در این کنفرانس کمیته بررسی برنامه و طرح فدرالیسم سندی را به کنفرانس ارایه داد که نتایج یکسال کار تحقیقات و مطالعه بر مبارزات جنبش ملی بلوچستان، مبارزه سیاسی در ایران و سیاستهای بینالمللی و نیز اثرات روند جهانی دمکراسی بر مبارزات دمکراتیک منطقه و بلوچستان، و بهرهگیری از مشارکت فکری فعالان سیاسی ملی و مستقل بلوچ بود.کنفرانس طبق اصول اساسنامه سازمان شروع بکار کرد که بخش بیشتر آن به کار برنامه و طرح ارایه شده اختصاص یافت. کنفرانس ضمن قدردانی از کمیته بررسی برنامه و طرح فدرالیسم، به بحث و بررسی سند پرداخت که جوانب حقوقی و مبارزاتی آن را در گرفت. این سند در مجموع به تصویب کنفرانس سازمانی که بدین منظور تشکیل شده بود، قرار گرفت. کنفرانس طرح فدرالیسم را راه حل سیاسی مناسب و عملی برای جامعه چند ملتی ایران دانست و آن را در برنامه سازمان به ثبت رسانید.کنفرانس از اینکه در گذشته، برنامه سازمان به نوع حکومتی مشخص در ایران نپرداخته است، لازم دید تا در اینمورد صراحت بیشتری بکار گرفته شود و "ویژنvision-" سازمان را در خصوص نظام آینده و ساختار کلی آن ترسیم نماید. کنفرانس سازمان تصمیم بر آن گرفت تا مبارزه برای اسقرار یک نظام فدرال بر اساس ملتها در برنامه مبارزاتی استراتژیک زرمبش باشد. کنفرانس تاکید بر این داشت که از نظر حقوقی و مبارزات سیاسی، برنامه مبارزاتی تصویب شده ادامه همان سیاستهای قبلی است که لزوم به ترمیم و صراحت داشت، زیرا اساس فکری زرمبش بر عدم تمرکز و برسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت در چارچوب دمکراسی استوار بوده و است(برنامه قبلی سازمان نیز دارای بندهایی مبنی بر تقسیم قدرت بین ملتها بطور مساوی و نیز حق تعیین سرنوشت است). تحرک بیشتر در میدان مبارزه ملی و دمکراسی نکات دیگری بودند که کنفرانس بدقت به تجزیه و تحلیل پرداخت. همکاری و ادامه مشارکت در کنگره ملیتهای ایران فدرال برای بوجود آوردن یک آلترناتیو سیاسی برای آینده ایران و اسقرار نظام فدرال در جهت تامین حقوق ملی ـ دمکراتیک ملتها و ایجاد روابط دوستانه برابر بین ملتها مورد بحث و ارزیابی قرار گرفتند. کنفرانس از سازمان خواست تا در این زمینه توان بیشتری بکار گیرد و در پرتوان نمودن آن کوشاتر باشد. همکاری با نیروهای سیاسی بلوچ در امر پیشبرد مبارزه ملی با حفظ هویت و اصول بنیادی سازمانی بعنوان بخشی از مبارزات سازمانی ارزیابی شد. کنفرانس از سازمان خواست تا با همکاری نیروهای سیاسی بلوچ مبارزه ملی را در سطح وسیعتری طرح و به پیش ببرد. همکاری با نیروهای دمکراتیک ایران بعنوان متحدان سیاسی در برقراری نظام فدرال و دمکراسی در ایران یکی از پایههای مبارزاتی سازمان شناخته شدند.کنفرانس از مبارزه ملی بلوچ در بلوچستان شرقی ـ پاکستان و حقوق دمکراتیک آنها پشتیبانی کامل نمود. عملیات نظامی وحشیانه ارتش پاکستان بر ملت بیدفاع و بیگناه بلوچ در بلوچستان از طرف کنفرانس سازمان بشدت محکوم گردید و از سازمان خواست تا همچنان به دفاع معنوی و سیاسی از برادران خود در بلوچستان شرقی ـ پاکستان بپردازد.کنفرانس، رژیم جمهوری اسلامی ایران را یک نظام مستبد و بنیادگرای قلمداد کرد که حقوق ملی ملتها و نیز حقوق بشر شهروندان در ایران بطور مستمر و آشکار در سطح بسار گستردهای نقض میکند. نظامی کردن بلوچستان در پی سیاست رعب و وحشت و نیز اعدام بلوچها و سرکوب مبارزین بلوچ همراه با بمباران روستاهای بلوچ، چهره واقعی رژیم را بیش از پیش برملا کرده که تا کنون با تنفر همگانی ملت بلوچ روبرو بوده است. کنفرانس عملیات جنایتکارانه رژیم بر ملت بلوچ را شدیداً محکوم کرد، و دفاع بیچون و چرا از ملت بلوچ در برابر جنایتهای رژیم را از وظایف مبرم سازمان دانست. در عرصه جهانی رژیم جمهوری اسلامی مهمترین عامل تنش و بحرانها از جمله بخطر انداختن امنیت منطقه با پیشرفتش در تکنولوژی هستهای، و مصرانه دنبال کردن تکنولوژی غنی سازی اورانیوم در شرایط بحرانی است. در ارزیابی نهایی، کنفرانس سیاست سازمان را همچنان بر تغییر رژیم جمهوری اسلامی ابقاء کرد.کنفرانس از سازمان خواست تا به فعالیتهای سیاسی شدت بخشد و در برگزاری جلسات بحث و گفتگو ابتکار بیشتری بخرج دهد تا مسله ملی و مبارزه ملی در بلوچستان همراه با دمکراسی نهادینه شوند.زرمبش (جنبش ملی بلوچستان ـ ایران)تیرماه سال ۱۳۸۵- July 2006