تبعيض تروریست می پرورد
بالاچ بلوچ
با سلام به مدیر محترم مقاله ای که در زیر می خوانید به قلم جوان بلوچی است که در بلو چستان شاهد بسیاری از ظلمها بوده و بنا به وظیفه مقاله ای در مورد وقایع اخیر نوشته است تقاضا میکنم این مقاله در وب لاگتان چاپ واگر امکان دارد از هر طریق که می توانید آن را به گوش جهانیان برسانید سپاس گزارم. بالاچ بلوچ تبعیض با خود تروریست را به همراه دارد؟ در مورد این جمله باید گفت که اگر هیچ کس در کشور ما این جمله را درک نکند اقلیتهای قومی و مذهبی آن را بخوبی درک می کنند و از نزدیک آنرا لمس کرده اند،مردم کرد،ترک،عرب،ترکمن و بلوچ با تبعیض و تبعات آن آشنایی کامل دارند. اتفاقاتی که اخیرادر کشور ما رخ داد و طوری که از قرائن پیداست در آینده نیز ادامه خواهد داشت.اتفاقاتی همچون بمب گذاریهای اهواز، تنشها و اتفاقاتی که در مناطق ترک نشین بعد از چاپ یک کاریکاتور رخ داد و اتفاقاتی که در استان سیستان و بلوچستان رخ داد و متاسفانه جان تنی چند از هموطنان عزیزمان را گرفت. تروریستی است که تبعیض با خود به بار آورده است. اینجانب قصد دارم در این چند سطر به اتفاقات اخیر استان سیستان و بلوچستان بپردازم زیرا خود ساکن این ناحیه از ایران عزیز هستم و از نزدیک شاهد بسیاری از اتفاقات بوده ام و به نوعی با توجه به بلوچ و اهل سنت بودنم بسیاری از تبعیضاتی که از آنها سخن خواهم گفت را تجربه نموده ام. حوادث اخیر متاسفانه بدترین روش و شکل برای حق خواهی و مبارزه با تبعیض بود. بر خلاف بسیاری از مسئولین بلند پایه که این گونه حوادث را به محض وقوع به آمریکا و انگلیس یا به قول خودشان بیگانگان و دشمنان اسلام و انقلاب نسبت میدهند به اعتقاد من عاملان این حوادث و کسانی که در این راه پای نهاده اند نه به غرب وابسته اند و نه دزد،راهزن و یا قاچاقچی هستند بلکه به جرات می توانم بگویم که این افراد دست پرورده تبعیض هستند و برای دفاع از حق خود و مبارزه با تبعیضی که علیه قومیت و مذهبشان روا داشته می شود قیام کرده اند ولی متاسفانه آخرین راه یعنی خشونت را انتخاب کرده اند که البته با توجه به وضع فعلی کشور به لحاظ آزادی بیان و آزادیهای سیاسی شاید راهی بجز این برایشان باقی نمانده بود. قبل انقلاب سال پنجاه و هفت اقلیتهای قومی که در مذهب نیز عموما با اکثریت مردم کشور متفاوت بودند تنها مشکلی که پیش رو داشتند مشکل قومیت بودو اگر تبعیضی در حقشان روا داشته می شد فقط به علت وابستگیشان به قومیتی خاص بود ولی پس ازانقلاب مشکلات مردم این مناطق دو برابر شد، هم قومیت و هم مذهب که متاسفانه این موضوع مردم این مناطق را در کشور به شهروندانی درجه دو و سه تبدیل کرد. به عنوان مثال مردم هیچ کدام از اقلیتهای مذهبی در ایران حق رئیس جمهور شدن را ندارند و رئیس جمهور باید از میان اهل تشیع انتخاب شود که این تبعیضی آشکار در قانون اساسی این نظام است تبعیضات در حال حاضر در کشور ما علیه قومیتها و اقلیتهای مذهبی فقط در قانون نیست بلکه در تمام بخشها و تمام زمینه های استانی مانند استان ما وجود دارد.از انتصابات افراد در پستهای مختلف گرفته تا برخورد مامورین نظامی در کوچه وخیابان شهرها با جوانان بلوچ که همیشه می توان نشانی از تبعیضات آشکار را علیه این قومیت همانند دیگر قومیتها و اقلیتهای مذهبی در ایران امروزیافت.تمام این عواملی که ذکر شد دست به دست هم دادند و حادثه دلخراش تاسوکی را آفریدند من به این موضوع ایمان دارم که تمامی افرادی که گروه جندالله را تشکیل داده اند یا ازآن حمایت می کنند به نوعی شدیدترین شکل تبعیض،خشونت وشکنجه را در کشور و توسط نیروهای اطلاعاتی و نظامی کشورمتحمل شده اند و ریشه حوادث مرگباری همچون تاسوکی را باید دراعمال خشونت آمیزنیروهای انتظامی،اطلاعاتی، بسیج و سپاه جستجو کرد در تبعیضی که مسئولین این نظام بر مردم این مناطق روا میدارند باید جست نه در سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و انگلیس. مسئولین نظام پس از حوادث اخیر در استان به فکر از بین بردن عاملان آن بودند و به قول خودشان عاملان این حوادث را فریب خوردگان استکبار جهانی میدانستند و هیچگاه هیچ کدام از مسئولین به ریشه واقعی این حوادث که همان تبعیض است نپرداختند . اگر هم مسئولین نظام به هدفی که امروز دنبال میکنند برسند یعنی عاملین حوادث اخیر را دستگیر و یا از بین ببرند، با ادامه داشتن وضع فعلی در آینده ای نه چندان دور جندالله دیگری از دل مردم بلوچستان پدید خواهد آمد و عبدالمالک های دیگری فریاد حق خواهی سر خواهند داد و شاید باز هم به بد ترین شکل یعنی فریادی که همراه با خشونت خواهد بود.در واقع چیزی که مسئولین نظام در حال حاضر به دنبال آن هستند آب در هاون کوبیدن است و در این بین متاسفانه باید هر چند وقت یک بار شاهد کشته شدن تنی چند از هموطنان عزیزمان باشیم ومتاسفانه تنها جوابی که مسئولین به کسانی که گروگان گرفته شده اند میدهند این است که نامتان را در لیست شهدا نوشته ایم در حالیکه این عزیزان زنده اند و نیاز به کمک دارند. این را به مسئولین جمهوری به ظاهر اسلامی باید گفت در همان غربی که شما آنان را مستکبر میدانید در همان غربی که از رهبر جمهوری اسلامی گرفته تا بسیجی هایش آنان را فاسد و ملحد می دانند در همان غربی که رئیس جمهور ما به آنان نامه مینویسد و آنان را به دین و اخلاق دعوت میکند حتی برای حیوانات خانگیشان بیش از این ارزش قائلند و تا زمانی که حیوانشان زنده است نامش را در لیست مردگان نمی نویسند جای بسی تاسف دارد که در کشور ما انسانها حتی به اندازه حیوان هم ارزش ندارند. به اعتقاد من اگر نظام فعلی می خواهد ادامه حیات بدهد زمان آن فرا رسیده که به اقلیتهای قومی بها بدهد،زمان آن فرارسیده که اقلیتهای قومی و مذهبی را به عنوان شهروندان درجه یک و برابر با سایرین بپذیرد.آنگاه دیگر کسانی همچون عبدالمالک و عبدالمالک های دیگر دلیلی برای اسلحه به دست گرفتن نخواهند داشت. به امید روزی که در ایران عزیزمان هیچ کس مجبور نباشد از اسلحه برای باز پس گرفتن حق پایمال شده اش استفاده کند و به امید روزی که در ایران عزیزمان ارزش انسانها بر اساس قومیت،مذهب و عقیده ای که دارند تعیین نشود و تمام مردم ایران اعم از ترک،کرد،بلوچ،ترکمن، عرب،فارس و.... با هر عقیده و مذهبی که دارند (شیعه،سنی،مسیحی،یهودی،زرتشتی،بهایی و .....)دارای حقوقی برابر و مساوی باشند.به امید آن روز بالاچ بلوچ
http://www.marzeporgohar.mihanblog.com/
با سلام به مدیر محترم مقاله ای که در زیر می خوانید به قلم جوان بلوچی است که در بلو چستان شاهد بسیاری از ظلمها بوده و بنا به وظیفه مقاله ای در مورد وقایع اخیر نوشته است تقاضا میکنم این مقاله در وب لاگتان چاپ واگر امکان دارد از هر طریق که می توانید آن را به گوش جهانیان برسانید سپاس گزارم. بالاچ بلوچ تبعیض با خود تروریست را به همراه دارد؟ در مورد این جمله باید گفت که اگر هیچ کس در کشور ما این جمله را درک نکند اقلیتهای قومی و مذهبی آن را بخوبی درک می کنند و از نزدیک آنرا لمس کرده اند،مردم کرد،ترک،عرب،ترکمن و بلوچ با تبعیض و تبعات آن آشنایی کامل دارند. اتفاقاتی که اخیرادر کشور ما رخ داد و طوری که از قرائن پیداست در آینده نیز ادامه خواهد داشت.اتفاقاتی همچون بمب گذاریهای اهواز، تنشها و اتفاقاتی که در مناطق ترک نشین بعد از چاپ یک کاریکاتور رخ داد و اتفاقاتی که در استان سیستان و بلوچستان رخ داد و متاسفانه جان تنی چند از هموطنان عزیزمان را گرفت. تروریستی است که تبعیض با خود به بار آورده است. اینجانب قصد دارم در این چند سطر به اتفاقات اخیر استان سیستان و بلوچستان بپردازم زیرا خود ساکن این ناحیه از ایران عزیز هستم و از نزدیک شاهد بسیاری از اتفاقات بوده ام و به نوعی با توجه به بلوچ و اهل سنت بودنم بسیاری از تبعیضاتی که از آنها سخن خواهم گفت را تجربه نموده ام. حوادث اخیر متاسفانه بدترین روش و شکل برای حق خواهی و مبارزه با تبعیض بود. بر خلاف بسیاری از مسئولین بلند پایه که این گونه حوادث را به محض وقوع به آمریکا و انگلیس یا به قول خودشان بیگانگان و دشمنان اسلام و انقلاب نسبت میدهند به اعتقاد من عاملان این حوادث و کسانی که در این راه پای نهاده اند نه به غرب وابسته اند و نه دزد،راهزن و یا قاچاقچی هستند بلکه به جرات می توانم بگویم که این افراد دست پرورده تبعیض هستند و برای دفاع از حق خود و مبارزه با تبعیضی که علیه قومیت و مذهبشان روا داشته می شود قیام کرده اند ولی متاسفانه آخرین راه یعنی خشونت را انتخاب کرده اند که البته با توجه به وضع فعلی کشور به لحاظ آزادی بیان و آزادیهای سیاسی شاید راهی بجز این برایشان باقی نمانده بود. قبل انقلاب سال پنجاه و هفت اقلیتهای قومی که در مذهب نیز عموما با اکثریت مردم کشور متفاوت بودند تنها مشکلی که پیش رو داشتند مشکل قومیت بودو اگر تبعیضی در حقشان روا داشته می شد فقط به علت وابستگیشان به قومیتی خاص بود ولی پس ازانقلاب مشکلات مردم این مناطق دو برابر شد، هم قومیت و هم مذهب که متاسفانه این موضوع مردم این مناطق را در کشور به شهروندانی درجه دو و سه تبدیل کرد. به عنوان مثال مردم هیچ کدام از اقلیتهای مذهبی در ایران حق رئیس جمهور شدن را ندارند و رئیس جمهور باید از میان اهل تشیع انتخاب شود که این تبعیضی آشکار در قانون اساسی این نظام است تبعیضات در حال حاضر در کشور ما علیه قومیتها و اقلیتهای مذهبی فقط در قانون نیست بلکه در تمام بخشها و تمام زمینه های استانی مانند استان ما وجود دارد.از انتصابات افراد در پستهای مختلف گرفته تا برخورد مامورین نظامی در کوچه وخیابان شهرها با جوانان بلوچ که همیشه می توان نشانی از تبعیضات آشکار را علیه این قومیت همانند دیگر قومیتها و اقلیتهای مذهبی در ایران امروزیافت.تمام این عواملی که ذکر شد دست به دست هم دادند و حادثه دلخراش تاسوکی را آفریدند من به این موضوع ایمان دارم که تمامی افرادی که گروه جندالله را تشکیل داده اند یا ازآن حمایت می کنند به نوعی شدیدترین شکل تبعیض،خشونت وشکنجه را در کشور و توسط نیروهای اطلاعاتی و نظامی کشورمتحمل شده اند و ریشه حوادث مرگباری همچون تاسوکی را باید دراعمال خشونت آمیزنیروهای انتظامی،اطلاعاتی، بسیج و سپاه جستجو کرد در تبعیضی که مسئولین این نظام بر مردم این مناطق روا میدارند باید جست نه در سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و انگلیس. مسئولین نظام پس از حوادث اخیر در استان به فکر از بین بردن عاملان آن بودند و به قول خودشان عاملان این حوادث را فریب خوردگان استکبار جهانی میدانستند و هیچگاه هیچ کدام از مسئولین به ریشه واقعی این حوادث که همان تبعیض است نپرداختند . اگر هم مسئولین نظام به هدفی که امروز دنبال میکنند برسند یعنی عاملین حوادث اخیر را دستگیر و یا از بین ببرند، با ادامه داشتن وضع فعلی در آینده ای نه چندان دور جندالله دیگری از دل مردم بلوچستان پدید خواهد آمد و عبدالمالک های دیگری فریاد حق خواهی سر خواهند داد و شاید باز هم به بد ترین شکل یعنی فریادی که همراه با خشونت خواهد بود.در واقع چیزی که مسئولین نظام در حال حاضر به دنبال آن هستند آب در هاون کوبیدن است و در این بین متاسفانه باید هر چند وقت یک بار شاهد کشته شدن تنی چند از هموطنان عزیزمان باشیم ومتاسفانه تنها جوابی که مسئولین به کسانی که گروگان گرفته شده اند میدهند این است که نامتان را در لیست شهدا نوشته ایم در حالیکه این عزیزان زنده اند و نیاز به کمک دارند. این را به مسئولین جمهوری به ظاهر اسلامی باید گفت در همان غربی که شما آنان را مستکبر میدانید در همان غربی که از رهبر جمهوری اسلامی گرفته تا بسیجی هایش آنان را فاسد و ملحد می دانند در همان غربی که رئیس جمهور ما به آنان نامه مینویسد و آنان را به دین و اخلاق دعوت میکند حتی برای حیوانات خانگیشان بیش از این ارزش قائلند و تا زمانی که حیوانشان زنده است نامش را در لیست مردگان نمی نویسند جای بسی تاسف دارد که در کشور ما انسانها حتی به اندازه حیوان هم ارزش ندارند. به اعتقاد من اگر نظام فعلی می خواهد ادامه حیات بدهد زمان آن فرا رسیده که به اقلیتهای قومی بها بدهد،زمان آن فرارسیده که اقلیتهای قومی و مذهبی را به عنوان شهروندان درجه یک و برابر با سایرین بپذیرد.آنگاه دیگر کسانی همچون عبدالمالک و عبدالمالک های دیگر دلیلی برای اسلحه به دست گرفتن نخواهند داشت. به امید روزی که در ایران عزیزمان هیچ کس مجبور نباشد از اسلحه برای باز پس گرفتن حق پایمال شده اش استفاده کند و به امید روزی که در ایران عزیزمان ارزش انسانها بر اساس قومیت،مذهب و عقیده ای که دارند تعیین نشود و تمام مردم ایران اعم از ترک،کرد،بلوچ،ترکمن، عرب،فارس و.... با هر عقیده و مذهبی که دارند (شیعه،سنی،مسیحی،یهودی،زرتشتی،بهایی و .....)دارای حقوقی برابر و مساوی باشند.به امید آن روز بالاچ بلوچ
http://www.marzeporgohar.mihanblog.com/
<< Home