Monday, June 19, 2006

خطاب به روحانيت بلوچ!

خطاب به روحانيت بلوچ!
خبر دستگيری مولوی عبدالمجيد مرادزهی يکی از مدرسين حوزه علميه دارالعلوم زاهدان، که چند روز پيش توسط اطلاعات تايباد استان خراسان صورت گرفت، با سرعتی برق آسا درسطح بلوچستان پخش شد. اين عمل مزدوران عوامفريب رژيم که بظاهر دم از برابری شيعه و سنی ميزنند و هفته وحدت ترتيب ميدهند، بيش از پيش انزجار ملت بلوچ رابرانگيخت.
سايت"سنی آنلائن" وابسته به روحانيت اهل تسنن ايران، در نامه ای که به احمدی نژاد رئيس جمهور ايران نوشته است، آورده:
"هیأتی از علمای استان سیستان و بلوچستان به سرپرستی مولوی عبدالمجید مرادزهی استاد حوزه علمیه دار العلوم زاهدان، نویسنده و فعال سیاسی روز چهارشنبه هفته گذشته عازم شدند تا در جلسه ای که به مناسبت فارغ التحصیل شدن تعدادی از طلاب در مسجد جامع تایباد برگزار شد، شرکت کنند در این جلسه جناب مولانا سمیع الحق نماینده مجلس سنای پاکستان و مدیر بزرگترین حوزه علمیه در پیشاور با چند تن دیگر از علمای برجسته نیز دعوت شده و حضور پیدا کرده بودند. مولوی عبد المجید مرادزهی که برای شرکت در آن جلسه و نیز آوردن میهمانان به زاهدان که از قبل دعوت شده بودند به تایباد سفر کرده بودند هنگامی که نزدیک به محل برگزاری جلسه می رسند از سوی ماموران اداره اطلاعات تایباد به اداره اطلاعات برده می شوند و از شرکت آنان به جلسه و ملاقات با میهمانان دعوت شده به زاهدان جلوگیری به عمل می آید و از سوی اداره اطلاعات به آنان اعلام می شود که شورای تامین استان و شورای تامین شهرستان تایباد مصوبه ای را به تصویب رسانده اند که میهمانان خارج از استان نمی توانند به این مراسم شرکت کنند و پس از چند ساعت بازداشت از تایباد اخراج می شوند. "
مولوی عبدالحميد اسماعيل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان نيزدرخطبه های نمازجمعه ديروزضمن انتقاد شديد نسبت به بازداشت هيأت نامبرده گفت:
" اگر جامعه اهل سنت بر خلاف مسیر وحدت حرکت می کرد هرگز به وحدت نمی رسیدیم. ما خواهان وحدت هستیم و آن را بر نفع اسلام و ایران می دانیم. همانگونه که علمای شیعه سایر استانها به راحتی و آزادانه به استان ما سفر می کنند ما نیز باید همین حق را داشته باشیم زیرا در یک کشور زندگی می کنیم و نیازی به صدور گذرنامه برای سفر به استانی دیگر را نمی بینم. مولانا عبد الحمید تصریح کردند: اهل سنت در جمهوری اسلامی باید آزادی داشته باشند.... "
آيا براستی مولوی عبدالحميد با گذشت بيش از۲۷سال ازحيات ظلم و استبداد رژيم جمهوری اسلامی ايران، هنوز هم به آن توهم دارد و به تهی بودن شعارهفته وحدت شيعه و سنی پی نبرده است؟ برابری شيعه و سنی درچه سطوحی ازدولت به اصطلاح اسلامی عملی گشته و کدامين پستهای رياست و وزارت، چه درسطح سراسری و چه درابعادی پائين ترو محلی به مليتهای غيرشيعه تعلق گرفته اند؟ مگرمولوی عبدالحميد به همين زودی ازياد بردند که چرا مولانا عبدالعزيزرهبراهل تسنن بلوچستان، اولين مجلس خبرگان خمينی راترک و به زاهدان بازگشت و درهمين راستا بلوچها يکپارچه به خيابان ريختند و نارضايتی خويش را نسبت به قانون اساسی مالامال از تبعيض آخوندها فرياد زدند؟
انتظارمردم بلوچ ازرهبران مذهبی شان اين بوده وهست که راستگو و درستکارباشند. عدل و انصاف درجامعه را فدای منافع شخصی خود نکنند و لحظه ای نسبت به افشای ظلم و بيعدالتی تأمل به خرج ندهند و.... و به عبارتی ديگررفتار پيامبراسلام را سرمشق خويش قراردهند. اما مولوی عبدالحمید در ادامه سخنان خود چنین میگوید:
" سعی جامعه اهل سنت بر آن بوده است که چنانچه مشکلات و کمبودهایی داشته است که فراوان داشته ایم اگر نارسایی بوده که به وفور بوده است آن مشکلات را به خارج از کشور منتقل ننماییم و هیچ گونه شکایتی از مسئولین نظام به جایی نکنیم زیرا غیرت ایرانی بودن ما چنین اجازه ای به ما نداده است و چنین اندیشیده ایم که همه در این کشور با هم برابر هستند، مشکلات خود را بر مسئولین کشور منتقل می کنیم اما سایر کشورها از آنها مطلع نشوند. "
توصيه نگارنده اين سطوربه خوانندگان محترم اينست که تمامی سخنان مولوی عبدالحميد اسماعيل زهی راکه در سايت " سنی آنلائن" و "مرزپرگهر" درج شده اند را از نظربگذرانند و دريابند که روحانيت ما چقدربربيعدالتيهای روا رفته بر ملت بلوچ، آگاهانه مهرسکوت برلب زده وهرگزدررابطه با خاتمه جنايات رژيم در بلوچستان به اقدامی متوسل نشده است وحال که کارد به استخوان خودش رسيده، ازنابرابريها و بيعدالتيها پرده برميدارد.
چند ماهی ازعمررژيم اسلامی ايران نگذشته بود که نيات شومشان برعليه مليتهای تحت ستم ايران آشکار شد. بلوچهای روشنفکرو تحصيلکرده را وحشيانه سرکوب و کشتارکردند. کارمندان ساده بلوچ راازادارات دولتی پاکسازی نمودند، تا بجايشان زابلی و فارس بکار گماشته شود و..... روحانيت بلوچ دراين دوره سخت از تاريخ ميهنمان، همگام با حاکميت جهل واستبدادی تهران، برعليه اهداف و منافع ملی ملت بلوچ حرکت ميکرد.
پس ازآنکه آخوندهای شيعه به استحکام پايه های حکومتی خويش مطمئن شدند، نوک تيزحمله را متوجه مولويهای معترض سنی ساختند وطی مدتی کوتاه شمارقابل توجهی ازآنان را درايران و کشورهای همسايه ترور کردند. بازهم روحانيت بلوچ اعتراض را مصلحت ندانست و بدينترتيب جنايتکاران جمهوری اسلامی بيش از پيش دربلوچستان يکه تازشدند.
بلوچها را ازتحصيل بازميدارند، در اداره جات دولتی استخدام نميشوند، بدلايل واهی مورد باج خواهی قرارميگيرند،.... و هم اينک به جرم اشراربودن و دست داشتن درواقعه " تاسوکی" و " دارزين" ، بدون هيچ مدرک و دليلی بازداشت، شکنجه و اعدام ميشوند. روحانيت ما بازهم به مصلحت مملکت نميداند و سکوت ميکند.
علمای گرامی! اين رژيمی نيست که برايش در خطبه های نماز جمعه دعا کرد. ايران با سيستمی که دارد، کشوری نيست که برای مسلح شدنش به سلاح مرگباراتمی دلخوش بود. خمينی رهبری برای ملل ستمديده ايران و سنی ها نبود که وی را فرشته نجات نامید، شخص که خود پایه تبعيض بين شيعه و سنی را در"ماده ۱۳ " قانون اساسی ايران گذاشت.
روحانيت ارجمند! زمان آن رسيده است تا دست دردست ساير بلوچهای مبارزدربلوچستان، جهت احقاق حقوق ملی ـ مذهبی پايمال شده مردم بلوچ، مبارزه کنيد. درايران کنونی، برابری مذاهب امکان پذيرنيست. ۲۷ سال عوامفريبی کافی است. بايد مولوی اسحق مدنی که آگاهانه به ملتهای اسلامی، ازآنچه براهل سنت ايران ميرود دروغ ميگويد، مهارشود تا بيش ازاين عوامفريبی نکند. زمان اتحاد و همبستگی دربلوچستان فرارسيده است. مبارزه ملی دربلوچستان، ازتمامی اقشارجامعه ميطلبد تا درصفی واحد برای کسب حقوق ملی مردم بلوچ گرد هم آيند و تا تحقق حقوق پايمال شده ملی ـ مذهبی ملت بلوچ، لحظه ای درنگ نکنند. مردم بلوچ از شما انتظاردارند تا بیش ازاین نسبت به ستمی که بر آنها، از سوی رژیم فاشیستی ـ شیعی ایران اعمال میشود، سکوت نکنید.
کريم بلوچيکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۵