Thursday, January 18, 2007

گوشه ای ازجنایات اخیر رژیم آخوندی در یکی از روستاهای شهرستان راسک

طبق خبری دریافتی نیمه شب جمعه 15 دی حدود هفتاد نفرازنیروهای "مرصاد" رژیم سوار بر هشت خودروی تویوتا و لندکروز به گفته ای برای دستگیری تعدادی از افراد جنبش مقاومت مردمی ایران (جندالله سابق) همراه رهبرشان "عبدالمالک ریگی" وارد یکی ازروستاهای اطراف راسک میشوندو بابی اعتنایی تمام واردمنازل مردم میشوند و دست و پا و چشمهای تمامی مردان حتی پیران و خردسالان را بسته و مواد غذایی موجود در منازل را به بیرون میریزند. آنها در این سرما روستائیان را از خانه هایشان به بیرون منتقل کرده و بیرحمانه با مشت ولگد وکابل و قنداق اسلحه به جانشان می افتند و حتی به بچه ها و زنان پیر و جوان هم رحم نمیکنند .آنها را دراتاقهای جداگانه بدور از مردان تا دم صبح اذیت و آزار میدهند
در این گزارش همچنین آمده است که تعداد زیادی از روستائیان روز بعد جهت اعتراض به دادگستری راسک رجوع میکنند و شجاعانه اظهارمیدارند که اگر جمهوری اسلامی مارا شهروند ایرانی به حساب نمی اورد به ما مستقیم اعلام کند تا ازاین مملکت به دیار غربت مهاجرت کنیم تاشاید زنان ودخترانمان ازدست این نامحرمان شیطان صفت درامان باشند. هیچ کس به حرفهای آنها اهمیت نمیدهد. رییس دادگستری رژیم حتی حاضر نمیشود درجمع آنها حضور یابد
گزارش رادیو بلوچی اف ام

ارتش آزادی بخش خلق بلوچستان اعلام موجودیت می نماید

بلوچستان سرزمین آبائی ملت بلوچ که هزاران سال در این سرزمین پاک زیسته اند و هیچ قدرتی نتوانسته آنان را از سرزمینشان براند و ابرقدرتهائی چون اسکندر و انوشیروان پوزه شان در این سرزمین سرمچاران به خاک مالیده شد و دست خالی به وطنشان بازگشتند اما با روی کار امدن قاجار (گجر) سردمداران متجاوز تهران به قصد تصرف و اشغال این خطه پای پلیدشان را با ریختن خون هزاران بلوچ در این سرزمین گشودند و از آن روز تا به امروز سرزمین بلوچستان به اشغال فارسها در امده و متجاوزان فارس در راه تحقق اهداف شوم استعماریشان دفترها جنایت و ستم به ملت بلوچ روا داشتند بویژه با انقلاب استعماری خمینی وضع رقت بار و اسفناک ملت بلوچ مضاعف گردید و این دیکتاتور ملعون از سلف پلیدش گامی فراتر نهاده و به فکر بیرون راندن ملت بلوچ از سرزمینشان افتاد و به کمک زابلیهائی که رضا میر پنچ در نصرت اباد سنجرانی اسکان داده بود دستور العملهائی را صادر نمود که نتیجه اش امروز از دست رفتن نصرت آباد سنجرانی (زابل) و دزاپ (زاهدان )و چابهار بندر محبوب ملت بلوچ می باشد.

رژیمهای غاصب و اشغالگر تهران با لطائف الحیل ملت بلوچ را فلج نموده و با اینکه بلوچستان غنی ترین منطقه به اعتبار انرژی فسیلی و منابع زیرزمینی است و همچنین حساسترین نقطه از لحاظ استراتیژیکی بنا بر دارا بودن مرز طولانی آبی دریای بلوچستان و متصل با خلیج عربی وهمسایه بودن با دو کشور پاکستان و افغانستان در خاور میانه می باشد و بلوچستان با داشتن موقعیت بسیار مناسب ژئوپلیتیکی و جغرافیایی­اش و نیز منابع سرشار طبیعی اش می تواند ثروت مندترین کشور منطقه باشد ولی با این همه منابع سرشار بالقوه و بالفعل از محرومترین و فقیرترین مناطق جهان است و مردمش با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کنند و زائد بر آن از ظلم و ستم و تجاوز و استبداد و تحقیر رنج می برند و هر روز روند تبدیل شدن به اقلیت در سرزمین خود را می پیمایند و نظام توتالیتر و یونیتاری تهران با تمام قدرت تلاش در تغییر بافت جمعیتی بلوچستان و تبدیل ملت بلوچ به اقلیت ناچیزی در سرزمین آبائی و اجدادیشان دارد.

لذا ما جوانان بلوچ تحت پرچم ارتش آزادیبخش خلق بلوچستان گرد هم آمده و صراحتا اعلام می داریم : تمام اشغالگران مزدور اعم از نظامی و غیر نظامی که با عناوین مختلف در اشغال و غصب بلوچستان اشتراک دارند بویژه زابلیهای گرگانی و خراسانی که نصرت آباد سنجرانی( زابل) که جزو لا ینفک خاک بلوچستان است را اشغال نموده و لحظه ای در سرکوب و کشتار ملت بلوچ فروگزار نکردند هر چه زود تر سرزمین پاک بلوچستان را ترک نمایند واین سرزمین پاک را با خون پلید خود نیالایند واگرنه در اسرع وقت با حملات شدید سرمچاران ارتش آزادیبخش خلق بلوچستان مواجه خواهند شد و آنگاه فرارشان دیر

ما به همه غیر بومیان متجاوز هشدار می دهیم که کشور بلوچستان را از نصرت آباد سنجرانی تا دریای بلوچستان تخلیه نمایند و هرچه زود تر به وطنشان باز گردند چرا که ما دیگر به هیچ کس رحم نخواهیم کرد و هر اشغالگری را به دار خواهیم آویخت و منابع اقتصادی همه اشغالگران را هدف حمله قرار خواهیم داد تا بماند بلوچستان برای ملت بلوچ

دبیر کل ارتش آزادیبخش خلق بلوچستان

فرمانده چاکر بلوچ

پیام رهبر جنبش مقاومت به جوانان

جوانان عزیز
مهمترین چیزی که افراد یک جامعه را با خطر روبرو می نماید و یک ملت را بازیچه اهداف شوم دشمنان می گرداند عدم شعور صحیح دینی و سیاسی یا کمبود علم و آگاهی است . بعد از این است که افراد ساده لوح چنین جامعه ای با هر دعوتی فریب می خورند و در مقابل هر زورگوئی تسلیم می شوند و مسائل را آنچنان که باید بفهمند نمی فهمند بارها و بارها هدف حملات فریبکارانه قرار می گیرند و متاسفانه از حوادث پند نمی گیرند ، تجربه های گزشته را به کار نمی گیرند و همچنان رهبری امور جامعه شان را بدست کسانی می سپارند که بارها ناتوانی و ساده لوحی خود را ثابت کرده اند و همیشه سبب شکست و ذلت شده اند اما جامعه نا آگاه به رهبران خود و لو بی کفایت اعتماد می کند ومردم چنین جامعه ای آنان را بر جان ، آبرو و سرمایه های خود مسلط می سازند و خیلی سریع زیانها و شکستها ئی را که توسط همین رهبران بر آنها تحمیل شده بود به فراموشی می سپارند بنابر این رهبران از خشم جوابدهی و پاسخگوئی ملت در امان می مانند و همچنان به بازی با سرنوشت ملت با تکیه بر کم فهمی ، سادگی و نا آگاهی آنان ادامه می دهند.
عزیزان بدون شک جامعه ما با کمال تاسف با همین مشکل روبروست فقط با این فرق که ما رهبرانی رسمی نداشتیم و شبه رهبرانی هم که بودند الا ماشاءالله از تصویر مذکور استثناء نبودند.
جامعه ما تصویری کامل از واقعیتهای یک جامعه نابالغ به لحاظ شعور علمی و سیاسی است متاسفانه دوست را از دشمن نمی شناسند و با هر دو برخوردی یکسان دارند و بعضی اوقات برخوردشان با دشمن به مراتب از دوست بهتر است و چه بسا که دوست سراسر زندگی خود را از جانب مردم جامعه در سختی و مشقت به سر می برد اما دشمن در آسودگی خاطر در کنارمردم زندگی می کند چه بسا با دشمن جهت نابودی دوست همراه می شود جامعه ما به لحاظ شناخت دینی و اجتماعی و بیشتر از این دو شناخت سیاسی در ضعف کامل به سر می برد و این وضعیت برای خیرخواهان قوم اسفبار و اندوهناک است و برای استبدادگران ، متجاوزان و دشمنان خوشحال کننده و موجب مسرت است.
دوستان یکی از رسالتهای بزرگ شما طلباء و دانش جویان عزیز برای مبارزه با استعمار ، استثمار و فقر و بی عدالتی و رشد جامعه ایجاد بیداری در طبقات و گروههای مختلف و تربیت عقلی ، مدنی و سیاسی توده هاست.
بنده در این پیامم به جوانان دلیر و غیور و عزیزم می خواهم بگویم که یک فکر و عقیده زمانی پیروز می شود که ایمان به آن قوی باشد ودر راستای هدف اخلاص باشد و شور و علاقه به آن رو به فزونی باشد و استعدادی ایجاد شود که افراد را وادارد تا در راه عملی کردن و تحقق بخشیدن به آن جان خود را فدا نمایند.
جوانان عزیز شما می دانید که این چهار شرط : ایمان ، اخلاص ، حماسه و عمل از ویژیگیهای جوانان است ، چرا که اساس ایمان قلب نورانی ، اساس اخلاص ، دل پاک ، اساس حماسه بینش قوی و اساس عمل اراده محکم وآهنین است به همین خاطر ، جوانان در هر دوره و درمیان هر جامعه ای ، اساس جنبش ، و در هر جنبشی سر و راز قدرت و توان ، و در هر تفکری ، پرچمدار آن بوده اند.
از اینکه ارکان و ستون فقرات بیداری و جنبش مقاومت را جوانان تشکیل می دهند نباید شگفت زده شد زیرا جوانان به خاطر برخورداری از دلهای پاکتر و عواطف لطیف و اراده برتر در طول تاریخ در تمام انقلابها و تحولات اجتماعی نقش کلیدی را ایفا نموده اند.
به همین خاطر است که قران در مورد جوانان بلند همت و نمونه که بسان ستارگان درخشان در آسمان ایمان و پرهیزگاری و شجاعت و شکیبائی و فداکاری درخشیده اند با ما سخن می گوید:
در مورد حضرت ابراهیم که در مقابل نماد طاغوتی نمرود قد علم کرد و بتهای دروغین را با تدبیر خویش توانمندانه بدون کوچکترین هراس و واهمه ای در هم شکست.
اسماعیل علیه السلام که در راستای خوشنودی پروردگار بدون کوچکترین ترددی و با ایمان و آگاهی گردن خویش را در اختیار پدر نهاد و گفت : یا ابت افعل ما تومر ستجدنی ان شاء الله من الصبرین . الصافات 102
ترجمه : پدر آنچه را بدان مامور شده ای انجام بده به امید خداوند مرا از شکیبایان خواهی یافت.
جوانان عزیز ، مردان دلاور آماده شوید و تلاش و جهادی وسیع و فراگیر را آغاز نمائید و بدانید که نصر الهی برای مومنان نزدیک است و پیروزی بزرگی در انتظار مبارزان تلاشگر و نستوه است.
در اینجا می خواهم به بزرگترین معضل و مشکل جوانان جامعه ما یعنی اعتیاد اشاره نمایم و از تمام جوانان عزیز ، علماء و مصلحان قوم و ملت می خواهم که برای نابودی کامل این مصیبت خانمان سوز فکر و چاره ای بیاندیشند و از جوانان عزیز می خواهم که تیمهائی تشکیل داده و با اجرای برنامه هائی مدبرانه با این مشکل بزرگ به مبارزه برخیزند جوانان عزیز در وضعیتی که ما و شما با آن دست و پنجه نرم می کنیم مسئولیت من و شما خیلی مهم و خطیر است لذا لازم است که ما بیشتر از آنچه به امور شخصی خود می پردازیم به حل معظلات اجتماعی جامعه مان توجه نمائیم .
جوانان مایوس و نا امید را به تحصیل علم و دانش تشویق نمائید و به آنها انگیزه دهید و برنامه دیدار و گفتگو با جوانان را در برنامه های خود گنجانیده و دلسوزانه و برادرانه با آنها ملاقات نمائید همچنین با کسانی که مبتلا به اعتیاد هستند دیدار نمائید و گفتگو کنید و امید به زندگی خوب و سالم را در آنها القا نمائید و با روشی مهربانانه و دلسوزانه آنها را از ارتکاب به این عمل زشت بازدارید و در راستای احیای شعور سیاسی و دینی خود و دیگران گامهای بلندی بردارید و برای اعاده حقوق سلب شده و میراث به غارت رفته فرهنگی و بازگرداندن آزادی تباه شده و افتخارات ارزشمند و آرمانهای متعالی انسسانی خود تا جائی که می توانید تلاش نمائید.
این فراخوان از عموم مردم عزیز برای مبارزه ای همه جانبه است و دیگر بسان گزشته سخنی خاص و مخفی در مجالس ، کلامی عارضی و حاشیه ای در نشستها نیست بلکه فریادی از ژرفای دردهای درونی یک ملت مظلوم و ستمدیده است که بازتاب مردمی آن همه عرصه های جامعه و زندگی را فراگرفته است.
جوانان عزیز باز در آخر اختصارا می گویم:
1 : خودتان در تحصیل علم و دانش و ارتقای سطح آگاهی و شعور سیاسی تلاش نمائید و دیگران را هم به آن تشویق و ترغیب نمائید.
۲: خودتان از اعتیاد ، این بلای خانمانسوز دوری نمائید و دوستانتان را نیز از این بلا نجات دهید.
به امید روزی که جوانان ما متدین ، شاداب و سرحال ، عالم و دانشمند و همه مبارز در راه آزادی باشند
والسلام
زنده باد اسلام ، زنده باد مقاومت و آزادی
رهبر جنبش مقاومت مردمی (جندالله)
عبدالمالک بلوچ

روحانيت بلوچ در دو راهی حق و با طل!

ملت بلوچ و اهل سنت در بلوچستان همانند ساير ملل ايران ، در سرزمين خود همانند بيگانگان زندگی ميکنند و از ابتدائی ترين حقوق شهروندی بی بهره اند و بر اساس ديدگاههای قرون وسطائی رژيم حاکم، ازتصميم گيری و تعيين سرنوشت خويش محروم ميباشند.زبان ، لباس ،فرهنگ، آداب و سنن، و مذهب بلوچ مورد تمسخر مسئولين حکومتی قرار ميگيرند. به شيوه های متفاوت ميکوشند تا جوانان بلوچ به موسسات آموزش عالی راه نيابند و بدينترتيب نتوانند وارد مراکز دولتی گردند. فقر و فلاکت در بلوچستان بيداد ميکند. بلوچها هيچگونه پشتوانه اقتصادی ندارند که به آن متوصل شوند. بسياری از آنان ترک وطن کرده و به کشورهای عربی مهاجرت ميکنند تا بتوانند کاری پيدا کرده و مخارج فاميل خويش را مهيا سازند. عده ای ديگربه داد و ستد در نواحی مرزی پاکستان و افغانستان ميپردازند که برايشان پرمخاطره است . این افراد يا توسط مزدوران رژيم هدف تير اندازی قرار گرفته و به قتل ميرسند و یا اگرهم زياد شانس داشته باشند، هست و نيستشان چپاول ميشود.نيروهای سياسی و مبارز بلوچ و بخصوص جنبش مقاومت مردمی ايران (جندالله)، جهت محوو از بين بردن تمامی اين بيعدالتيهای اجتماعی در بلوچستان مبارزه ميکنند. برای اينکه مبارزه ملی در بلوچستان بار دهد و به ثمربنشيند، همکاری اقشار مختلف مردم بلوچ در اين مقاومت مقدس ضروی است. متاسفانه تا کنون روحانيت ما در مجموع ، در برابر تمامی جنايات روا رفته بر ملت ستمديده بلوچ توسط رژيم ضد ملی و ضد مذهبی جمهوری اسلامی ايران، به نحوی از انحاء سکوت کرده و يا به طرقی با آن همکاری داشته است. حساب روحانيون مبارزی که توسط عمال رژيم به شهادت رسيده اند، با آنانی که نان را به نرخ روز ميخورند، کاملاً جداست.دين و رهبران دينی بايد سمبل عدالت و راستی دربين مردم باشند. اما با گذشت ۲۸ سال از حاکميت ننگين آخوندها بر ايران که مملو از ظلم و بيعدالتی، تجاوز به مال و ناموس مردم، شکنجه و اعدامهای به ناحق و... بوده ، روحانيت بلوچ لب به اعتراض نگشوده است. آنها به جای آنکه در کنار و حتی پيشاپيش معترضين و مبارزين قرار گيرند، به صفوف ظالم پيوسته و جهت آرام ساختن خشم ملت بلوچ، از دربار ولايت فقيه پاداش دريافت میکنند.اکنون زمان آن رسيده است که روحانيت بلوچ بطور يکپارچه به خود آيد و به جای چاپلوسی برای حکومت ضد بشری آخوندها و مجيزگوئی سران رژيم تهران و محکوم ساختن اقدامات مسلحانه مبارزين بلوچ، به بازگوئی جنايات دشمنان ملت بلوچ در بلوچستان بپردازند و مردم را تشويق کنند تا به صفوف نيروهای مبارز و مسلح بلوچ بپيوندند. اگر جرات حق گوئی ندارند و از عهده مبارزه بر عليه ستم و استبداد برنمی آيند، بهتر است تا در گوشه ای به عبادت بپردازند و خود را در برابرملت بلوچ و خداوند متعال خوار و شرمسار نکنند.
اميربلوچ

ايجاد رعب و وحشت يا امنيت پايدار درسیستان و بلوچستان؟

جناب آقای نکونام:ازورود جناب آقای حجت الاسلام ابراهيم نکونام بعنوان رئيس دادگستری به استان سيستان وبلوچستان، بيش از۹ ماه ميگذرد وبنده بعنوان يکی ازساکنان غيربلوچ زاهدان که بيش از۵۰ سال يعنی تمامی دوران حيات خويش را دربين مردم شريف اين منطقه وبدون کمترین مشکلی گذرانيده است، لازم می بينم نکاتی را دررابطه با مقوله امنيت مورد بحث، بيان دارم.حجت الاسلام نکونام، پس ازواقعه تاسوکی که درآن ۲۲نفرتوسط گروه موسوم به جندالله درجاده بين زاهدان ـ زابل بقتل رسيده بودند، ازتهران به زاهدان اعزام گشت تا امنيت را برای جامعه بازگرداند.آقای نکونام بلافاصله پس ازورود به زاهدان، به برپائی جوخه های اعدام اقدام ودهها تن را درچهار راهها و معابر عمومی حلق آويزکرد. اين روند همچنان ادامه دارد.اگرنظری اجمالی به اسامی اعدام شدگان اخيربيفکنيم، بدرستی درخواهيم يافت که فقط ۳ نفربه جندالله تعلق داشته ومابقی افراد عادی بوده اند که جهت امرارمعاش، اجباراً به کارهای غيرقانونی روی آورده وتوسط نيروهای انتظامی بازداشت شده اند. خود مسئولين محترم استان وشخص رئيس دادگستری به کرات اعلام نموده اند که بيسوادی وبيکاری ازعوامل مهم ايجاد نا امنی درسيستان وبلوچستان هستند. مسئول ازبين بردن بيکاری برای شهروندان يک جامعه کيست؟ وچه کسانی ازباسواد شدن مردم اين خطه در۲۸ سال اخيرممانعت بعمل آورده اند؟آيا اعدام افرادی که ازگرسنگی به کارهای خلاف روی می آورند، امنيت پايداربه ارمغان خواهد آورد؟موضوئی که اينروزها توسط تعداد زيادی ازمسئولين و بخصوص آقای نکونام مطرح ميشود. اين چگونه امنيتی است که با گسترش اعدامها، اگرما قبلاً بعنوان غيربلوچ، فقط ازافراد خاصی ميترسيديم، هم اينک ازهربلوچی وحشت داشته باشيم که مبادا به انتقام خونخواهی بپاخاسته وهرغيربلوچی را مورد حمله قراردهند.مسئولين استان وبخصوص دادگستری نبايد دچاراحساسات شوند وتصورکنند که با چنين اقداماتی دراين منطقه موفق خواهند شد. پروسه کنارزدن بلوچها ازمراکزتصميم گيری، تقويت باندهای متعصب زابلی و... ازعمده دلايل تشديد اختلافات قومی وایجاد نا امنی دراستان سيستان وبلوچستان هستند که نا آگاهانه ازمرکز دامن زده شدند. ايران کشوری است که ازاقوام ومليتهای کوناگون وبا مذاهب متفاوت تشکيل شده است. حکومت مرکزی بايد به دورازتعصبات ملی ومذهبی عمل نمايد، درغيرآن اينگونه اختلافات گسترش خواهند يافت وهمزيستی ايرانيان درکناريکديگرمفهومی نخواهد داشت. م -رحيمی ـ زاهدان

Monday, January 08, 2007


سلام دوستان
امیدوارم خوب و سرخوش باشید.
چند وقتی است که به خاطر گرفتاریهای روزمره نتوانستم بلوچ اینفو را به روز کنم و از شما عزیزان عذر می خواهم و انشاالله سعی خواهم کرد که بصورت هفتگی اخبار و رویدادهای بلوچ و بلوچستان را بعد از بررسی حضور شما عزیزان تقدیم کنم.
پس هر هفته یکبار بلوچ اینفو