Friday, September 22, 2006

نقدی بر مطلب دختری بلوچ

چهارشنبه، 29 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-09-20
دیشب هنگامیکه سایتهای بلوچستان را چک میکردم در یک وبلاگ با مطلبی از یک خواهر بلوچ بر خوردم که در دفاع از خود و پاسخ به یک شخصی که با بی عفتی برش تاخته بودکلماتی توهین آمیز به رهبرانقلابی بلوچستان عبدالمالک بلوچ حفظه الله ارائه داده بود اگر چه این مطلب خیلی وقت میشه که نوشته شده اما من نتوانستم با بی تفاوتی از این مطلب توهین آمیز بگذرم و لازم دانستم که درمورد هرزه سرائی این خواهر چند کلمه ای بنویسم بنده از اینکه یک خواهر بلوچ بیاید یک وبلاگ بسازد وبا تکیه بر علم و تحقیق وکارشناسی اظهار نظر کند واقعا خوشحال میشوم و مایه عزت است که زنان و دختران بلوچ به علم و دانش و فرهنگ و سیاست واوضاع این ملت مظلوم و ستمدیده و محروم توجه نمایند و در راه آزاد کردن این ملت قدم بگذارند اما ازاینکه افرادی از خود این ملت مانند این خواهر بدون کوچکترین تحقیق و آگاهی و آشنائی بیایند و قضاوت کنند و به انسانهائی مانند شیر مرد بلوچستان عبدالمالک توهین روا دارند واقعا متاسفم.
خواهر محترم وجدانتان چطور به شما اجازه داد که در دفاع از خود قلوب ملیونها ایرانی و بلوچ را جریحه دار نمائیدچنانچه خودتان اعتراف نموده اید که امیر عبدالمالک طرفدارانی در نقاط مختلف ایران دارند پس چطور بخاطر دفاع از خود آزاده وشریف وجوانمرد بلوچستان را یاغی و بی وجدان و نامرد معرفی کرده اید.من مطمئنم اگر جوانان بلوچ از این کلمات شنیع و زشت و بی اساس شما مطلع میشدند یقینا به دفاع از رهبری محبوب خود به خیابانها میریختند و حتی جان خود را به رهبری اهدامیکردند.
خواهر شما که مرد هستید و غیرت دارید کجا بودید هنگامیکه سرهنگان و افسران رژیم فاشیسم به مناطق بلوچ نشین مانند نصرت آباد حصارو دومگ چاه احمدو...یورش بردند و به نام پاکسازی عزت و ناموس مردم را به غارت بردندآنجا که به خانه بلوچ داخل شده و مردان را کشته و دامن زنان با حیا و وفادار بلوچ را لکه دار میکردند آنگه که زنان بلوچ را در کامیونها بار میزدند و و به شهر برده و کمپرس میکردند آیا قلمهای شما شکسته بود و یا بازیگران سیاسی که بلوچ را به این روز انداخته اند مرده بودند آنگه که دختر بلوچ در چابهار مورد تجاوز جنسی یک آخوند کثیف قرار گرفت و بعد کشته هم شد و صدها نمونه دیگر شما و امثالتان کجا بودید آیا قلمهای شما مانع از خاتمه یافتن ملت بلوچ هستند؟ و آیا قلم شماها از ناموس بلوچ را مصون میکنند؟ آیا قلمهای شما از اعدامهای سرسام آور رژیم جلوگیری میکنند ؟ شهرهای بلوچ در حال تغییر بافت جمعیتی هستند و روز به روز آثار ملی و مذهبی ما در حال زوال هستند شما چه کار کرده اید و چه میتوانید بکنید؟
عبدالمالک نیاز به تائید و حمایت شماها که بزدلی و سر بزیری را شعار خود کرده اید نیاز ندارد او این همه چیزها را دانسته و قیام نموده او باکی از مخالفتها ندارد او فقط به آزادی ملت بلوچ می اندیشد عبدالمالک جوان با غیرت بلوچی است که که بخاطر بپایان رسیدن تحمل و شکیبائیش بدون اینکه به مخالفتها بیاندیشد بپاخواسته تا بخاطر دفاع از شرف و کرامت و ناموس بلوچ که با گستاخی بی نظیری از سوی رژیم و ایادیش پایمال شده عکس العملهائی از خود نشان داده است عبدالمالک قائل به قلم و سیاست هست اما در جائی که کارگر باشد نه جائی که اندیشیدن هم ممنوع باشد در کشوری که کوچکترین فعالیت سیاسی ممنوع باشد و انتقاد از ظلم و ستم و تجاوز برابر باشد با ارتباط با بیگانگان و شرارت آیا باید سکوت کرد و ناظر بر زوال خود شد ؟ نه عبدالمالک پس از کشمکش طولانی که با عقل و وجدانش داشته نهایتا تصمیم گرفته به ندای وجدان لبیک گوید و بجای عقلمندی بیش از حد که بزدلی و سر بزیری را تلقین میکند به شجاعت و سر بلندی که توصیه وجدان است رو آورده است و بجای اینکه تنها متعلق به خود و خانواده اش باشد ترجیح داده است که متعلق به همه ملتش باشد او دیگر عبدالمالک نیست بلکه ملت بلوچ است او کسی است که دیگر مرگ با عزت را بر زندگی راحت و با ذلت ترجیح میدهد او یک بلوچ بیدار و بزرگ است خیلی بزرگ او یک فریاد است فریاد شیش ملیون بلوچ سرکوب شده و خاموش در درون مرزهای ایران او یک مرد است مردی بپاخواسته از میان نامردیها تا همه نامردیهائی را که از سوی نامردان قومش تاکنون شده است جبران کند به تنهائی او یک فرشته است فرشته عدالت با ترازوئی در یک دست و تفنگی در دست دیگر هر گلوله ای که از لوله تفنگش سینه یک مامور ظالم و آدمکش و جنایتکار و خود سر را گرم کند دل شیش ملیون بلوچ سرکوب شده را سرد خواهد کرد و قضاوت همین گلوله که از لوله تفنگش خارج میشود هر چه باشد عین عدالت است بلکه چیزی مقدستر از عدالت .
خواهر گرامی تاکنون گلوله های ماموران رژیم سینه هزاران بلوچ بیدفاع و مظلوم را دریده است و هیچ اعتراض عادلانه ای از سوی هیچ کس بر نخواسته آیا خون جوانان ما کمرنگتر و بی ارزشتر از خون ماموران رژیم است که آنجا مهر سکوت بر لب میزنید و عبدالمالک که فقط برای دفاع بپا خواسته و سینه چند خون آشام و ستمگر را دریده مورد انتقاد نه بلکه مورد توهین شما قرار میگیرد .
خواهر عبدالمالک جبران همه خسارتها در بلوچستان ظلم زده و پایمال شده است او فرزند دردانه و غیرتمند و قهرمان ملت بلوچ است او یک سر فصل است در کتاب تاریخ ،یک سر فصل کاملا جدید در تاریخ این ملت همه چیز باخته ،سر فصلی باشکوه که محتویاتش همه زیبا و افتخار آمیز و سرور انگیز خواهد بود.او یک الگو است که فرزندان ملت بلوچ در آینده بهترین احساسات خود را در همین فصل برای همین شخص به رشته تحریر در خواهند آورد و این قهروان شجاع و با شرف خود را با بهترین کلمات ستایش خواهند کرد برایش شعر و ترانه خواهند نوشت و سرود خواهند خواند او سمبل افتخارخواهد شد برای مردم بلوچ و این ملت در آینده بچه هایشان را با نام این شخص نام گذاری خواهند کرد. مادران بلوچ بچه هایشان را در گهواره با بیان خصلتهای بزرگ این شخص لالائی خواهند کرد تا آسوده و بی غم بخوابند و دشمنان ملت بلوچ با بردن نام این شخص بچه های شیطانشان را ساکت خواهند کرد.ودر اصطلاح سیاسی امیر عبدالمالک نه تنها یک ایده لوگ است بلکه یک رهبر کاریزمابرای ملت بلوچ و جامعه ایران است خداوند عمر این فرزند با شرف و با غیرت ملت بلوچ را دراز کناد تا کارهای زیادی انجام دهد ولی اگر همین امروز هم از دنیا رخصت شود برای همین مقدار که انجام داده است نامش در آسمان بلوچستان همچون خورشید تابان برای همیشه خواهد درخشید.
شما اورا تروریست و جنایتکار بگوئید و هر چه دلتان میخواهد بگوئید ولی حقیقت این است که او یک انسان بتمام معنی است انسانی با درک وسیع از انسانیت و مایل به احیاء آن در جامعه ،جامعه ای که تهی از انسانیت شده است عبدالمالک که شما اورا از پشت عینک خود تروریست و نامرد میبینید از پشت عینک ملت مظلوم بلوچ با شرفترین و شجاعترین فردی است که تاکنون برای نجات این ملت مظلوم و سرکوب شده ظهور کرده است او یک خشم است ،خشمی که احساسات مجروح یک ملت پایمال شده را بنمایش میگذارد خشمی مقدس که میرود ظلم و زورگوئی و بیعدالتی را اگر شد برای همیشه از صحنه زندگی مردم بلوچ در بلوچستان ستمدیده خاتمه دهد .خواهر محترم من واقعا برای شما و امثال شما متاسفم که بر اساس کدام منطق شماروا داشتید که این مرد بزرگ را به باد دشنام و ناسزا بگیرید آیا منطق شما درس دشنام و ناسزا میدهدو آیا شما با دشمنان ملت بلوچ با چنین لهجه ای سخن میگوئید یا آنجا از تملق و چاپلوسی استفاده مینمائید؟ اگر شما باسیاست امیر عبدالمالک مخالفید با منطق درست نقد کنید اما از عفت کلام دور نشوید همین عبدالمالک است که در میان سردمداران رژیم که هرگز حاضر نبودند به ملت بلوچ حقوقشان را بدهند و جو پر خفقان و ترسی برای همه ایجاد کرده اند ترس و وحشت انداخته آنهائی که میخواستند بلوچستان را به نفع سیستانیها تقسیم کنند و سرزمین بلوچ را به آنها واگزار کنند امروز به برکت شیر بلوچستان جرات چنین اظهار نظری را ندارند من با جرات میگویم امروز اگر امثال شماها قلم به دست گرفته اید و چند جمله ای مینویسد به بر کت مجاهدتها و تلاشهای عبدالمالک و همرزمانش است که جان خود را در کف قرار داده و تمام آسایشهای زندگی را کنار نهاده و شیرمردانه به مبارزه بر علیه دژخیمان زمان پرداخته اند است آیا عبدالمالک نمیتواند زندگی پر آسایشی در شهرها انتخاب نماید پس چرا به کوهها قدم گذاشته و با زن و بچه اش در خیمه زندگی میکند؟فقط بخاطر من و شما. خواهر محترم به خود آئیم و آگاه و بیدار شویم و ندانسته آب به آسیاب دشمن نریزیم.دلاور بلوچ.

ناکو، ترو: پیر، کهنه و عقب مانده --- دائی، عمو و خاله: مدرن و پیشرفته!؟

یکشنبه، 12 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-09-03آخ که دلم ریخت چون برادرزاده ام مرا "ناکو" صدا کرد! نمیدانم مگر پیر شده ام که بالاچ جان مرا ناکو خطاب کرد؟ . مثل اینکه واقعا پیر شده ام. نه اینجوری نیست! این بچه ها هنوز متوجه نیستند که من پیر نیستم. آخه قربونتون برم بالاچ جان عزیز دلم، مرا "ناکو" نگو - به من "عمو" بگو. مثل اینکه دیگر دارد بدتر میشود چون خواهرزاده کوچکم مرا "کاکا" صدا میزند هانی جان من دائی ات هستم. نمیخواهم ار این به بعد به من ناکو بگوئی ها... من البته تنها نیستم شنیدم که طفلکی خواهر کوچکم را هم "ترو" صدا کردند. آخه فدای اون چشاتون برم مگه عمه ناز نازی شما و خاله مهربونتون پیر شده که او را "ترو" صدا می زنید. طفلکی فکر میکنه که پیرزن شده و ناراحت میشه. به من قول بدهید که از این به بعد مثل بچه های خوب کلمات خوبی چون عمو و خاله و دائی و داداش و آبجی به کار ببرید. آفرین به شما...
=خوانندگان عزیز بلوچی نام و نشان - حتما شما هم موضوعاتی نظیر این را شنیده اید. البته در این میان من نوعی مقصر نیستم. فقط می خواهم به این امر بیندیشید که چرا اینگونه است. مگر نه این است که ناکو همان عمو و دائی است و ترو همان خاله و عمه. چه اشکالی دارد که کما فی السابق مثل بزرگترهایمان کلمات و عبارات زبان شیرین بلوچی را به کار ببریم؟ آیا حیف نیست که عبارات پارسی و اردو عربی و انگلیسی را جایگزین عبارات، نامها و اصطلاحات زبان مادری مان کنیم؟
دوستان و برادران و خواهران عزیزم - من نمیگویم که بلوچی از دیگر زبانها بهتر و بالاتر است، اما بایستی این اعتماد به نفس را داشته باشیم که خودمان را از مردم و زبانهای دیگر کمتر ندانیم. در عین حال، نبایستی نسبت به فراگیری زبانهای دیگر همچون فارسی و اردو و عربی و انگلیسی و دیگر زبانها تعصب داشته باشیم. البته لازم است که آن زبانها را یاد بگیریم. اگر کلمات تکنیکی خاصی در بلوچی نداشته باشیم حتما و بدون تعصب از آن زبانها عاریه بگیریم. اما از زمانیکه بلوچ و بلوچی بوده است ما همیشه "ناکو" و "ترو" و "برات/ براس" داشته ایم و وظیفه ماست که بدون تعصب از این کلمات و نسبتها استفاده کنیم و به فرزندانمان خاطرنشان سازیم که این نسبتها و عبارات نغز و شیرین بلوچی را به کار گیرند. چه بخواهیم و چه نخواهیم ما "بلوچ" هستیم و نباید خجالت بکشیم. بر عکس، بر آن باشیم که نه تنها دیگر زبانها را بخوانیم و یاد بگیریم، بلکه در یادگیری و غنا و شکو فائی فرهنگ و زبان بلوچی تا حد توانمان عمل کنیم. از مسئولین امر هم بخواهیم که این امر مهم را جدی بگیرند، چون نابودی یک زبان در واقع مرگ یک ملت است. کاربرد و رشد زبان بلوچی نه تنها واپسگرائی نیست، بلکه عین شکوفائی و پیشرفت است.
بلوچی مئی وتی شهدئین زبان انت !
شستونی

تظاهرات در حمایت از تعطیلی مدارس در اول مهر در آذربایجان
سه شنبه، 28 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-09-19
ملت قهرمان ترک،
اول مهر آغاز سال تحصیلی و آموزش به زبان فارسی است. اول مهر آغاز جنگی بیرحمانه و جنایتکارانه علیه زبان، فرهنگ و هستی ترکهای آذربایجان و ملل تحت ستم دیگر کرد، عرب، بلوچ و ترکمن است.
بیش از هشتاد سال است نسل کشی زبانی و سیاست همانند یا یکسان سازی توسط دولتهای حاکم فارس در ایران به شیوه های مختلف، با شد ت و بصورت سیستماتیک دنبال میشود و در این راستا ترکها حتی از ابتدائی ترین حقوق فرهنگی و انسانی مانند رسمیت یافتن زبان و هویت ترکها بعنوان یک ملت، تحصیل به زبان ترکی در تمام سطوح و مراحل تحصیلی ، داشتن مطبوعات، رادیو و تلویزیون ترکی، ایجاد موسسات وارگانها برای بسط و گسترش زبان ترکی ، فرهنگ وتاریخ آذربایجان وغیره محروم شده اند.
امسال مانند دهها سال گذشته، میلیوتها دانش آموز ترک برای تحصیل به زبان فارسی یعنی زبان رسمی اشغالگران آذربایجان راهی مدارس خواهند شد و قربانی فاجعه ای خواهند شد که منجر به نابودی موجودیت ، هویت و زبان ملت ترک خواهد شد. ملت ترک دراعتراض به آموزش و تحصیل به زبان فارسی ، مدارس را در اول مهر امسال تحریم و تعطیل کرده و تمامی مدارس در سراسر شهرهای آذربایجان تعطیل خواهند بود.
ما آذربایجانیهای مقیم لندن در انگلستان ازحرکت اعتراضی دانش آموزان و دانش جویان ترک آذربایجان حمایت میکنیم و در اعتراص به سیاستهای یکسان سازی و ترک ستیزانه دولت فارس و اسلامی، در اول مهر درمقابل بی بی سی که از پخش اخبار مبارزاتی جنبش ملی آذربایجان ممانعت بعمل می آورد تظاهراتی را بر پا خواهیم کرد.
از همه آذربایجانیها و انسانهای آزادیخواه بویژه از همه ، عربها، کردها، بلوچها که قربانی سیاستهای شوونیستی فارس و دولتهای حاکم شده اند دعوت میشود در این حرکت اعتراضی شرکت نمایند.

محل تظاهرات :
BBC – Bush House
Strand
London WC2 4Ph
زمان تظاهرات :
روز شنبه 23 سپتامبر ازساعت 1 بعد از ظهر الی 3.30 بعد از ظهر
Holborn و Covent Garden نزدیکترین ایستگاه قطار:
کمیته آکسیون آذربایجان جنوبی (لندن)
Azerbai_jan@yahoo.co.uk
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تذکر می دهیم که محصولات بلوچستان به نام خودش به بازار عرضه گردد
چهارشنبه، 29 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-09-20
در سالهای گذشته بارها و به کرار شاهد آن بوده ایم که محصولات بلوچستان (بخصوص خرمای سراوان ؛ایرانشهر؛نیکشهرودیگرمناطق) در بسته بندیهای تجاری با نامها وعناوین دیگر که خریدار تصورمی کرد از دیگر استانها وارد سیستان وبلوچستان شده اند به بازار عرضه می گردید . این در حالیست که خرمای بلوچستان علاوه بر آنکه می تواند نیاز مردم استان را تامین نماید بلکه ظرفیت صادرات به کشورهای همجوار واستانهای همجوار را نیز دارد . البته از این قبیل موارد متعدد در استان وجود دارد که البته گاها به نام ما وبه کام دیگران بوده است اما بی انصافی ها در حدی گسترش یافته اند که این مورد را هم به نام خود وهم به کام خود نموده اند. و اما فرزندان سرزمین نخلهای مقاوم واستوار؛ امسال در آستانه ماه مبارک رمضان (که عرضه وتقاضای خرما به بالاترین حد خود می رسد) نسبت به تکرار این جعل تجاری واقتصادی تذکر می دهند وخواهان عرضه محصولات استان به نام پر افتخار آن هستند. نوشته شده در چهارشنبه 29 شهريور1385ساعت 3:40 بعد از ظهر توسط مهرنهاد
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
صدور حکم اعدام برای 7 تن دیگر در استان سیستان و بلوچستان
چهارشنبه، 29 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-09-20
رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی، حکم اعدام 7 تن دیگر را در شهرهای استان سیستان و بلوچستان صادر کرده است. رژیم اسلامی هفته گذشته نیز یک نفر را در شهر زابل بدار آویخته بود. خبرگزاری حکومتی ایرنا امروز همچنین خبر داد در جریان حمله ماموران نیروی انتظامی به محله ای در ایرانشهر، یکی از اهالی این منطقه به قتل رسیده است. رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی طی ماههای اخیر صدها تن از مخالفین حکومت را در شهرهای استان سیستان و بلوچستان، یا اعدام کرده یا در جریان درگیریها به قتل رسانده است.دستگاه قضايی جمهوری اسلامی در تهران نیز زنی 40 ساله را به اعدام محکوم کرده است. حکم اعدام این زن بی پناه توسط دیوان عالی آخوندهای جنایتکار تائید شده است.
http://www.iranpressnews.com
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نیروهای انتظامی رژیم یک فرد بلوچ را در شهر ایرانشهر کشتند
چهارشنبه، 29 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-09-20
مردم و جوانان بلوچ در بلوچستان حتی برای یک روز از طرف نیروهای انتظامی خونخوار رژیم اسلامی در امان نیستند.بامداد امروز چهارشنبه مورخ۸۵/۰۶/۲۹ این جانیان وحشی در شهر ایرانشهر ِیک فرد بلوچ"يوسف بايگان"را به عنوان "اصلي‌ترين عوامل ناامني شهرستان ايرانشهر" با ضرب گلوله کشتند. لازم به ذکر است که طی همین هفته به نقل از خبرگزاري حکومتی فارس چهار زن و یک مرد پاکستانی هم از طرف روابط عمومي دادگستري استان سيستان و بلوچستان به اتهام حمل هروئین ، به مرگ محکوم شدند. براساس آمار خود رژیم طی سی روز اخیر بیش از 18نفر توسط نیروهای نظامی رژیم در بلوچستان کشته و یا در ملاء عام اعدام شده اند.
خبر : راديو بلوچي اف ام

Sunday, September 17, 2006

متن سخنرانی میرو علیار به نمایندگی از طرف کنگره ملیتهای ایران فدرال

یکشنبه، 26 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-09-17
در جلسه 14 سپتامبر 2006 در پارلمان اروپا"وضعیت اقلیتهای قومی در ایران"سرکار خانم انجلیکا بر،
خانمها و آقایان، نخست اجازه بدهید از جانب کنگره ملییتهای ایران فدرال از "هیئت پارلمان اروپا برای رابطه با ایران" بخاطر ترتیب دادن برنامه امروز صمیمانه تشکر کنم. از دعوت شما سپاسگزارممیدانید که ایران کشوری است جند ملییتی که در آن غیر از ملیت فارس، ملییتهای ترک آ ذری، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و چند اقلیت قومی و مذهبی دیگر نیز زندگی میکنند.همچنین واقفید که ملییتهای غیره فارس که جمعیتشان 3/2 کل جمعیت ایران برآورده میشود، بعنوان خلقهایی با زبان، فرهنگ و تاریخ منحصر به خود برسمیت شناخته نمیشوند و شدیدا تحت ستم ملی قرار دارند.من اینجا از مفاهیم "ملیتها" یا "خلقها" استفاده میکنم و اصطلاح نادرست " اقلیتهای قومی" را بکار نمیبرم. چون در ایران هیچکدام از 6 ملیت یاد شده از لحاظ عددی دارای اکثریت نمیباشند. بنا براین جائیکه اکثریتی وجود ندارد، نمیتواند اقلیتی هم وجود داشته باشد. و یا باید هر 6 ملیت را، تک تک در رابطه با کل جمعیت ایران اقلیت نامید. جمهوری اسلامی از برسمیت شناختن هویت ملی خلقهای غیره فارس به این استدلال خودداری میکند که گویا آنها بعنوان ایرانی و مسلمان، امت اسلامی ایران را تشکیل میدهند و بنا بر این ازعطوفت اسلامی و حقوق مساوی برخوردار میباشند.ولی این ادعا در حقیقت تنها بعنوان وسیله ای جهت توجیه و پنهان نگهداشتن ناسیونالیزم تنگ نظر و پرخاشگر ملیت حاکم مورد استفاده قرار میگیرد، ناسونالیزمی که سیاست رژیم اسلامی در قبال ملییتهای تحت ستم بر آن استوار می باشد.این سیاست با انگیزهای شوینیستی، بر همه جوانب زندگی خلقهای تحت ستم اثر ویرانگر خودرا میگذارد. آنها از تمام حقوق ملی، فرهنگی و انسانی خود محروم گشته اند. به علت ممنوع بودن تدریس در مدارس به زبان مادری، فرزندان ملییتهای غیره فارس از ابتدائی ترین حق انسانی خود محروم میباشند. بهمین دلیل میزان بیسوادی در بین ملیتهای غیر فارس چند برابر جمعیت فارس زبان ها میباشد.هر نوع مطالبات مشروع سیاسی، فرهنگی، انسانی و حتی اقتصادی از ملییتها به بهانه تجزیه طلبی و یا تحریک بیگانگان از جانب رژیم مردود شناخته شده و شدیدا سرکوب میشوند. فعالین سیاسی ملیتهای ما، حتی فعالین حقوق بشر، تحت عنوانهای تحقیر آمیز قاچاقچی مواد مخذر، برانداز، جاسوس و عوامل غرب زندانی میگردند، تحت شکنجه قرار میگیرند، کشته و یا اعدام میشوند.دستگیریهای خودسرانه، شکنجه، تجاوز، اعدام و مفقودالاثرکردن در مناطق ملییتها به امری روزمره تبدیل شده اند.تاکنون صدها شخصیت و فعال سیاسی، مذهبی، فرهنگی، مدافع حقوق بشر و حقوق زنان و روشنفکر متعلق به آنها در داخل و خارج از کشور قربانی تروریسم دولتی رژیم اسلامی گشته اند.بنا بر اطلاعات سازمانهای مدافع حقوق بشر، رقمی بسیار بالاتر از 1000 نفر از فعالین سیاسی ملییتها در زنداهای رژیم تحت شرایطی غیرقابل تحمل نگه داشته میشوند. مرگ جان صدها نفر از این زندانیان سیاسی را که اثری از محل نگهداری آنها در دست نیست، تهدید میکند.بعلت خودداری ورزیدن عامدانه رژیم اسلامی از سرمایه گذاری در مناطق ملییتهای غیره فارس، فقر، بیکاری، اعتیاد، مهاجرت و خودکشی ابعادی وحشتناک به خود گرفته اند.در جمهوری اسلامی و دررابطه با ملییتهای غیرفارس، نه تنها به ستم ملی و نقض حقوق بشر بلکه به سرکوب و تبعیص مذهبی نیز "مشروعیت قانونی" داده شده است.میدانید که شیعه اثنی عشر مذهب رسمی کشور میباشد. بر طبق قانون اساسی کلیه پستها و ارگانهای کلیدی و تصمیم گیرنده در کشور، حتی عضویت در آنها، و همچنین فرماندهی قوای نظامی باید منحصرا در اختیار شهروندان شیعه مذهب قرار داشته باشند. این در حالی است که ملیونها نفر از جمعیت ایران دارای مذهب سنی میباشند.از این گذشته، اکثر شهروندان شیعه مذهب غیره فارس به دلیل تعلقات ملی شان به کارهای پر مسئولیت گمارده نمیشوند.خانم ها، آقایان!به هدف پایان دادن به تبعیص و سرکوب و همچنین مبارزه مشترک در راستای احقاق حقوق خود، شماری از احزاب و سازمانهای متعلق به ملییتهای تحت ستم در 20 فوریه 2005 در یک اقدام تاریخی "کنگره ملیتهای ایران فدرال" را تشکیل دادند.برای اولین بار در تاریخ ایران است که نیروهایی سیاسی از همه ملیتهای تحت ستم سازمانی فرا حزبی را به هدف هماهنگ کردن فعالیتهای سیاسی خود تشکیل میدهند.این کنگره برای بنیاد نهادن یک ایران دمکراتیک، سکولار و فدرال تلاش میکند.بعبارت دیگر، احزاب و سازمانهای عضو در کنگره بر خلاف ادعاهای رژیم و برخی از سازمانهای ناسیونالیستی سراسری، خواستار حل سیاسی مسئله ملییتها در داخل مرزهای ایران و خواهان حقوق متساوی برای همه ملیتهای ساکن آن میباشند. در نخستین بیانیه کنگره ما آمده است: "ایران از آن همه مردم، و همه ملیت ها ی ایران است"ما بر این باوریم که در یک ایران دمکراتیک و فدرال هم تمامیت ارضی ایران محفوظ خواهد ماند و هم حقوق ملی و انسانی ملییتهای غیره فارس تحقق خواهند پذیرفت.ولی برقراری دمکراسی، صلح، ثبات و آسایش در ایران چند ملیتی قبل از هر چیز مستلزم حل عادلانه مسئله ملیتها میباشد.تاریخ قریب به صد سال گذشته ایران نشان میدهد که یکی از دلایل اصلی شکست و بثمر ننشستن جنبشهای دمکرسی خواهی در آن همانا نادیده گرفتن تنوع ملی و فرهنگی این کشور بوده است. بعبارت دیگر، تلاش برای دمکراسی بدون تامین حقوق ملیتها صورت گرفته است.همچنانکه در ابتدای سخنانم اشاره کردم، خلقهای غیر فارس حدود 3/2 جمعیت ایران را تشکیل میدهند.بنابراین بی معنی خواهد بود از دمکراسی و حقوق بشر در کشوری دم زد که 3/2 مردمان آن از حقوق خود محروم گذاشته شوند و با آنان بسان شهروندان درجه 2 رفتار شود. متاسفانه امروز نیز شماری از نیروهای سیاسی ایران خطاهای گذشته را تکرار میکنند.در حالیکه در آینده نیز هر نوع کوششی برای دمکراتیزه کردن ایران بدون حل سیاسی مسئله ملیتها با ناکامی مواجه خواهد شد و تنها یک اتوپی باقی خواهد ماند.حتی بقاء ایران بصورت کنونی در گرو شناسائی هویت و تامین مطالبات ملیتهای غیر فارس می باشد.حضار محترم،
ایران کشوری بزرگ و بسیار ثروتمند است و از اهمیت جغرافیائی-ستراتێژیکی قابل ملاحظه ای برخوردار میباشد. اینکه ایران چه نقشی را درسیاست جهانی ایفا میکند، سازنده یا مخرب، بستگی به سیستم سیاسی حاکم بر این کشور دارد. ایران تحت رهبری ج.ا. ناقض حقوق انسان است، مردم خودرا بطور سیستماتیک سرکوب میکند، اقلیتهای مذهبی را مورد تبعیض قرار میدهد، در مناطق ملیتها دست به اعمال سیاست پاکیزگی قومی میزند، زن را تحقیر میکند، اقدام به بی ثبات کردن کشورهای همسایه خود مینماید، به سازمانهای تروریستی کمک مالی و لجستیکی میکند، کشورهای دیگر را به نابود کردن تهدید میکند، در روند صلح خاورمیانه اخلال میکند، تروریسم دولتی را به سطح سیاست رسمی خود ارتقا میدهد و از تروریسم بین المللی حمایت میکند . و بالاخره همچن رژیمی در تلاش مستمر برای بدست آوردن سلاحهای مرگبار اتمی جامعه جهانی را به چالش میطلبد. در مقابل، یک سیستم دمکراتیک در ایران میتواند جامعه خودرا بسوی ترقی و پیشرفت هدایت کند، اقتصاد ورشکسته کشور را سامان بخشد، به ثبات سیاسی در داخل دست یابد، به برقراری امنیت و ثبات و دمکراسی در منطقه یاری برساند و سرانجام بعنوان عضو موثری از جامعه بین المللی صلح جهانی را تقویت بخشد. در خاتمه میخواهم به سیاست اتحادیه اروپا در مقابل ایران اشاره کوتاهی بکنم، همان سیاست معروف به "دیالوگ اتقاد آمیز" یا "دیالوگ سازنده".سیاست اتحادیه اروپا در 26 سال گذشته متاسفانه به فضای باز و تغییرات مثبت در کشور نیانجامید. بر عکس، این سیاست تنها باعث تقویت رژیم شد بطوریکه امروز به یک خطر واقعی برای امنیت جهانی تبدیل شده است.غرب نباید بیشتر از این اجازه بدهد که رژیم اسلامی ایران از موضح ناقاطع وی بعنوان تائیدی براعمال و سیاستهای خود در داخل وخارج، یعنی ماجراجوی و تشنج آفرینی در سیاست خارجی و تشدید سرکوب آزادی و حقوق بشر در داخل سوء استفاده کند. ادامه سیاست مماشات در مقابل جمهوری اسلامی باعث سرخوردگی و ناامیدی بیشتر مردم و نیروهای دمکراتیک ایران از سیاست غرب در امور دمکراسی و حقوق بشر خواهد شد.هرجا مماشات و عقب نشینی در برخورد با تهدید و تروریسم، بهر دلیلی، جایگزین پایبندی به اصول دمکراتیک و قاطعیت در سیاست بشوند، اراده و اعتماد انسانها به راه حلهای مسالمت آمیز و دمکراتیک اختلافات دچار تزلزل خواهند شد و بکارگیری زور و ترور بعنوان وسیله رسیدن به هدف جدابیت پیدا خواهد کرد. و این وضعیت در نهایت نمیتواند به نفع هیچکس باشد. خانمها، آقایان
در راستای یک مبارزه موثر علیه تروریسم بین الممللی، تامین عدل و ثبات سیاسی و تحقق حقوق بشر در خاورمیانه و بهبود بخشیدن به امنیت جهانی باید ایران دمکراتیزه بشود. آلترناتیو دیگری وجود ندارد. اتحادیه اروپا میتواند نقش سازنده و چشمگیری در امر دمکراتیزه کردن ایران ایفا کند. کشورهای عضو متاسفانه در سیاست خود با ایران غالبا واقعیت چند ملیتی بودن این کشور را نادیده گرفته و در مقابل سرکوب وحشیانه ملیتهای غیر فارس سکوت اختیار کرده اند. تغییر در این موضع به نفع خود اتحادیه نیز هست.چون بر همه واضح است که جنبش ملی ملیتها در ایران روز به روز قوی تر و فراگیر تر میشود و شکل سازمان یافته تری به خود میگیرد. این واقعیت در آینده ایران بدون شک نقشی تعیین کننده بازی خواهد کرد. این موقعیت و دیگر تغییرات سیاسی و اجتماعی ماههای گذشته در ایران اتخاذ سیاست جدیدی از جانب اتحادیه اروپا در قبال ایران را میطلبد. سیاستی که در آن، امیدوارم، اولا مسئله دمکراسی و حقوق بشر بیش از این تحت تاثیر مصالح سیاسی و اقتصادی قرار نگیرد و دوما از حل مسئله ملیتهای تحت ستم و مطالبات آنها بطور جدی حمایت شود.متشکرم که به سخنانم گوش فرا دادید

بیانیه سازمان جندالله

این بیانیه از طریق ایمیل به سايت حزب مردم بلوچستان رسیده است:
به نام خدا
شنبه، 25 شهریور ماه 1385 برابر با 2006 Saturday 16 September سازمان جندالله ايران شايعه به شهادت رسيدن رهبر سازمان امير عبدالمالك بلوچ و برادرشان را تكذيب مي نمايد. امير عبدالمالك بلوچ و ساير مبارزين سازمان جندالله ايران در صحت و سلامت كامل در پايگاههاي خويش در ارتفاعات صعب العبور بلوچستان ايران مي باشند.
رژيم جهل و جور آخوندي ايران روز گذشته دو نفر از مردم عادي بلوچ كه جهت تجارت به شهر كويته پاكستان سفر كرده بودند را توسط عوامل مزدور خويش ناجوانمردانه به شهادت رسانيده و باري ديگر جنايتي را در كارنامه سياه خويش به ثبت رسانيد و مبارزان جنبش حق طلبي و آزاديخواهي بلوچستان و ايران را در راه خويش راسختر نمود.
سازمان جندالله ايران

Monday, September 11, 2006

بيش از سی بلوچ در چابهار, ايرانشهر, سرباز دستگير شدند

پنجشنبه، 16 شهریور ماه 1385 برابر با 2006 Thursday 07 September
به گزارش سایت خبری بلوچ نيوز، روز جمعه گذشته در جریان مراسمی که بمناسبت کشته شدن اكبر بگتي، یکی از رهبران مردم بلوچستان پاكستان در شهر چابهار برگزار شده بود، بیش از 30 نفر دستگیر شدند.این گزارش حاکیست در چند شهر دیگر استان بلوچستان ایران از جمله در ایرانشهر و سرباز نیز مراسم یادبود برای این رهبر بلوچستان پاکستان برگزار شده است.این سایت خبری نوشت بنا به گزارشات رسيده از چابهار، حدود سي نفر از فعالان، شاعران ، نويسندگان، دانش آموزان و دانشجويان در روز جمعه در منزل يكي از بلوچهاي فعال گرد هم آمده و ياد اکبر بگتی را گرامي داشتند. تعدا زيادي از پاسداران و نيروهاي انتظامي به محل جلسه هجوم برده و تمام حاضران را دستگير كردند. ظاهرا چند نفر با صدور قرار و ضمانت آزاد شده اند. اما از سرنوشت اكثر دستگير شدگان اطلاعي در دست نيست. در ايرانشهر نيز شش نفر در رابطه با جلسه روز صبح بلوچها دستگير شده اند. بيش از پانزده تن از بلوچهاي مبارز ايرانشهر نيز در غروب روز پنچشنبه نهم شهريور جلسه بزرگداشت نواب اكبر بگتي را برگزار كردند. ظاهرا بازداشت هاي ايرانشهر و چابهار به يكديگر ربط داشته اند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
انفجار بمب در شھر رکنی بلوچستان شرقی
Friday, 08 September, 2006بہ گزارش سایت بی بی سی بخش اردو، امروز جمعہ در یکی از شھرھای بلوچستان شرقی "رکنی" انفجار شدیدی رخ دادہ است ـ در اثر این انفجار پنج نفر کشتہ و حداقل دہ نفر دیگر زخمی شدہ اند ـ
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

Sunday, September 03, 2006

با ترور نواب اکبر بگتی و همرزمانش، مبارزات ملی در بلوچستان متوقف نخواهد شد !


با ترور نواب اکبر بگتی و همرزمانش، مبارزات ملی در بلوچستان متوقف نخواهد شد !
یکشنبه، 5 شهریور ماه 1385 برابر با 2006 Sunday 27 August
رژیم نظامی و ضد ملی پاکستان با خیال خام خود با ترور و از میان برداشتن اکبربگٹی و همرزمانش، کاروان مبارزاتی ملت بلوچ را برای احقاق حقوق ملی خویش متوقف خواهد ساخت، غافل از اینکه با ترور هر کدام از رهبران ملی بلوچ و سایرمبارزین بلوچ ، هزاران بلوچ دیگر بپا خاسته و راه آنان را ادامه خواهند داد و سرزمین زر خیزبلوچستان بهیچوجه جایگاه امنی برای اشغالگران نخواهد بود .بلوچستان که 44% خاک پاکستان را تشکیل میدهد، در سال 1948 و پس از استقلال هند، به زور به پاکستان ضمیمه شد. حیات ننگین 58 ساله پاکستان، مملو از جنایت، کشتار و چپاول منابع طبیعی بلوچستان توسط حکام پاکستانی میباشد. اکبربگٹی یکی از رهبران شجاع و دلیری بود که مردانه در برابر تمامی این بیعدالتیها قد علم کرد و دست رد بر تمامی سازش طلبیها و .... زد و با شهادت خود برگ جدیدی در تاریخ پرافتخار ملت بلوچ ورق زد. یادش گرامی و راهش پررهرو باد.هر چند که ترور نواب اکبربگٹی ضایعه ای بسیار بزرگ برای ملت بلوچ محسوب می شود ، اما دشمنان این ملت چه در ایران وچه در پاکستان باید بدانند و آگاه باشند که بذر کینه و نفاقی که توسط آنان در دل این ملت کاشته شده در حال رشد نمودن و شکوفا شدن می باشد ، عنقریب به ثمر خواهد نشست و انتقام خون شهدای خود را از ستمگران باز خواهد ستاند .حزب مردم بلوچستان ترور ناجوانمردانه نواب اکبربگٹی و یارانش را در مصافی نا برابر با ارتش مدرن پاکستان که موجب مرگ وی و تعداد زیادی از بلوچهای منطقه در بمبارانهای هوایی و تهاجم زمینی گردید بشدت محکوم می نماید و از افکار عمومی و جهانی در خواست می نماید ، با وارد آوردن فشار بر دولت نظامی پاکستان، ازتکرار فجایع مشابه بر علیه مردم بلوچ در بلوچستان جلوگیری بعمل آورند.
حزب مردم بلوچستان


تاثيرات منطقه ای و داخلی بحران بلوچستان

پنج شنبه 31 اوت 2006 - 09 شهریور 1385
ببرک احساستهيه کننده و گرداننده بحث هفته


تظاهرات ضد دولتی در پاکستان، به دنبال کشته شدن نواب اکبر بوگتی

نيروهای امنيتی پاکستان، يکشنبه گذشته (27 آگست)، نواب اکبر بوگتی، يک رهبر با نفوذ قبيله ای بلوچستان را در جنوب غرب اين کشور، در جريان يک نبرد مسلحانه کشتند.
نواب اکبر بوگتی، از رهبران جنبش طرفداری از خودمختاری سياسی بلوچستان پاکستان، در مخفيگاهش در مناطق کوهستانی بلوچستان کشته شد.
بحث هفته در اين مورد را بشنويد
آقای بوگتی، در جريان شورش دراز مدت قبايل بلوچ، با نفوذ ترين رئيس قبيله در منطقه محسوب می شد که رزمندگان اختصاصی خودش را داشت.
آقای بوگتی حکمران منطقه بود ولی در طی سالهای اخير او با دولت پاکستان در مورد مسئله دريافت عوارض و نيز حقوق ملی، درگيری پيدا کرده و به صورت رهبر ملی گرايان بلوچ درآمده بود.
نواب اکبر بوگتی در سالهای اخير با دولت پاکستان در مورد مسئله دريافت عوارض و نيز حقوق ملی، درگيری پيدا کرده و به صورت رهبر ملی گرايان بلوچ درآمده بود
بلوچستان فقيرترين ايالت پاکستان محسوب می شود و دولت اسلام آباد اکنون در نظر دارد تسهيلات و تجهيزات بندر گوادر را افزايش داده و با احداث يک شاهراه، اين منطقه را به افغانستان و کشورهای آسيای ميانه متصل کند.

با اجرای اين پروژه ها، بلوچستان اهميت تازه ای هم برای پاکستان و هم ديگر کشورهای منطقه پيدا کرده است و مشکل از همين جا شروع می شود.
برای ده ها سال، ملی گرايان بلوچ از دولت مرکزی در اسلام آباد انتقاد کرده و دولت را متهم می کردند که به رفاه ايالت بلوچستان توجهی نداشته است.
طرفداران خودمختاری بلوچستان، دولت مرکزی پاکستان را متهم می کنند که سهم منصفانه ای از عوايد حاصل از منابع طبيعی اين ايالات را به طرح های محلی اختصاص نمی دهد.
آنان می گويند که دولت درآمد گاز طبيعی و ديگر منابع اين ايالت را ضبط کرده و مقدار بسيار جزيی از اين درآمد را به بلوچستان اختصاص داده است.
کشته شدن اکبر بوگتی، بلوچستان را به آشوب کشيد
طرفداران نواب اکبر بوگتی بخاطر قتل وی، دو هفته عزای عمومی اعلام کرده اند.

در ساير شهر های پاکستان نيز در اعتراض به کشته شدن اکبر بوگتی واکنش های شديدی نشان داده شده است .
بلوچهای افغانستان و ايران نيز کشته شدن آقای بوگتی را محکوم کرده اند.
در بحث اين هفته، اثرات قتل اکبر بوگتی بر سرنوشت نيروهای مقاومت بلوچ در پاکستان و نيز تاثيرات آن بر بلوچهای منطقه و آينده سياسی پاکستان را بحث کرده ايم.
در اين بحث آقايان حبيب جالب دبير کل حزب ملی گرای بلوچستان در کويته، عبدالله بلوچ از رهبران جنبش ملی بلوچهای ايران در لندن و افراسياب ختک تحليلگر مسايل سياسی در پاکستان مسايل مطرح در بحران بلوچستان را بررسی کرده اند.
http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/story/2006/08/060831_s-baluchistan-debate.shtml
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مصاحبہ خصوصی بی بی سی بخش اردو با نواب خیربخش مری
مصاحبہ خصوصی بی بی سی بخش اردو با نواب خیربخش مری
جمعه 01 سپتامبر 2006 - 10 شهریور
خیربخش مری:
بہ نظر من مبارزہ مسلحانہ دشمن را بشدت آزار میدھد، اگرچہ اعتراض مسالمت آمیز ضروری است، اما مبارزہ مسلحانہ برای دستیابی حقوق یک راہ درست و موثر است ـ
طریقہ کاری کہ نواب اکبرخان بگٹی در پایان عمراش انتخاب کرد، کاش قبل از اینھا بود ـ
ایشان فرمودہ اند: من میخواھم کہ ما (ملت بلوچ) بعنوان یک ملت شناختہ شویم ـ
من پنجاب و غلام آقایان را پاکستانی صدا میزنم ـ
بہ نظر من این کفر است اگر کسی مرا پاکستانی بگوید، من این را یک توھین و دشنام میدانم ـ
بی بی سی: جناب خیربخش، شما خواھان خودمختاری بلوچستان ھستید یا آزادی؟
خیربخش مری: من حرف استقلال را می زنم ـ
معاھدہ ما با انگلیس این شکلی نبود، آنھا گفتند کہ جمھوری اکثریت است، بہ ھمین خاطر بنگالی ھا داوطلبانہ شریک شدند ـ آنھا در ساختن پاکستان نقش بزرگی داشتند ـ پس چرا آنھا جدا شدند؟ ( با تمسخر میگوید): آيا عمل آنھا کفر بود؟
پنجابی خراب نیست، اما من می گویم تا زمانیکہ پنجابی حقوق ملل دیگر را بصورت عملی صحبت نکند، بہ تصور من آنھا عمل اسلام آباد را تائید میکنند ـ
پیغام خیربخش مری بہ ملت بلوچ:
پیغام من بہ ملت بلوچ اینست کہ شما با یک ارتش و ملتی دشمن ھستید کہ نھایت دشمن تاریخی شما ھستند، روبرو ھستید ـ اینھا خیلی ماھر ھستند، سیاستھای قبلی شما ناپختہ است ـ پس برای مقابلہ با چنین ظالمانی انقلابی بودن شما یک امر ضروری است، و امیدوارم با جدیدترین روشھا آزادی نصیب شما گردد ـ مواظب باشید تصمیم ما شما برای مقابلہ و برخورد با آنھا کودکانہ نباشد ـ
مترجم: ناصر محتشمی
http://www.balochetawaar.com/balochistannews.htm
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
موقعيت دشوار مشرف پس از قتل اکبر بوگتی

احمد رشيد روزنامه نگار پاکستانی
http://www.bbc.co.uk
جمعه 01 سپتامبر 2006 - 10 شهریور 1385

آقای بوگتی پيرمردی هفتاد و نه ساله که از بيماری ورم مفاصل رنج می برد و قادر به راه رفتن نبود
قتل نواب اکبر بوگتی و راهی که او در زندگی در پيش گرفته بود، از او يک قهرمان شهيد برای ملی گرايان بلوچ در پاکستان ساخته است.
اين خلاف تصويری است که اسلام آباد می خواهد از آقای بوگتی ترسيم کند و او را يک ياغی ضد دولت و قبيله گرای مرتجع جلوه دهد.
نواب اکبر بوگتی، که سرکرده بيش از ۲۰۰ هزار تن افراد قبيله بوگتی بلوچستان است، به همراه سی و پنج تن از هوادارنش، در جريان حمله هوايی ارتش پاکستان، به مخفيگاهش در کوه بام بوره منطقه قبيله ای مری کشته شد.
مقامات پاکستانی می گويند دست کم شانزده سرباز ارتش اين کشور، از جمله چهار افسر، زمانی که برای پاکسازی منطقه از وجود بقايای گروه شبه نظاميان بلوچ می رفتند، کشته شدند.

مذاکره

ماهها بود که سياستمداران پاکستانی، از جمله اعضای حزب حاکم، اصرار می ورزيدند که دولت نظامی پرويز مشرف، بايد مذاکره با رهبران بلوچ را بپذيرد

احمد رشيد
آقای بوگتی پيرمردی هفتاد و نه ساله که از بيماری ورم مفاصل رنج می برد و قادر به راه رفتن نبود، در جريان حمله هوايی ارتش پاکستان، در زير آوار مخفيگاهش مدفون شد.

ماهها بود که سياستمداران پاکستانی، از جمله اعضای حزب حاکم، اصرار می ورزيدند که دولت نظامی پرويز مشرف، بايد مذاکره با رهبران بلوچ را بپذيرد تا از آنچه يک جنگ داخلی رو به گسترش خوانده شد، جلوگيری شود.
چندين تن از مشاوران امنيتی رييس جمهور پرويز مشرف، از جمله سازمان اطلاعات نظامی اين کشور (ISI) هم، خواهان گفتگوی رييس جمهور، با رهبران بلوچ شده بودند.
اما برخی از نظاميان تندور، به رييس جمهور پيشنهاد کردند که رهبران بلوچ، به شمول سه سردار برجسته يعنی نواب بوگتی، خير پخش مری و عطاالله منگل را سرکوب کند.
سياستمداران ارشد می گويند که بی اطلاعی ژنرال مشرف از موضوع بلوچها، بی توجهی وی به گسترش حس بيگانگی در ايالتهای کوچک، و حمله به هلی کوپتر حامل رييس جمهور توسط شورشيان بلوچ در ماه دسامبر گذشته، همه اين عوامل در تصميم آقای مشرف به کشتن بوگتی موثر بوده است.
دشمنی ابدی
بوگتی، رهبر ارتش اسرار آميز آزادی بخش بلوچستان نبود که توسط پاکستان و بريتانيا ممنوع شده است، اما به طور حتم، در طول سه سال گذشته که شورش بلوچها عليه دولت اسلام آباد افزايش يافته، او شناخته شده ترين سخنگوی اين ارتش بوده است.
با وجود اينکه دولت اسلام آباد ادعا می کند در حال ازبين بردن نظام سرداری در اين کشور است، ارتش اين کشور، به آن عده از رهبران بلوچ که طرفدار دولت هستند کمک می کند تا باعث تفرقه انداختن در ميان بلوچها شود.
ملی گرايان بلوچ مشاجره درازمدتی با دولت اسلام آباد داشته اند که به گفته آنان، منابع گاز و معادن بلوچستان را استخراج می کند، اما سهم کمتری از اين منابع، صرف رفاه ايالت می شود.

بوگتی

بوگتی، رهبر ارتش اسرار آميز آزادی بخش بلوچستان نبود که توسط پاکستان و بريتانيا ممنوع شده است، اما به طور حتم، در طول سه سال گذشته که شورش بلوچها عليه دولت اسلام آباد افزايش يافته، او شناخته شده ترين سخنگوی اين ارتش بوده است

احمد رشيد
سال گذشته، مسلم ليگ، حزب حاکم پاکستان، بر سر اصلاح قانون اساسی کشور، به گونه ای که به ايالتها اختيارات بيشتری داده شود، موافقت کرد، اما اين اصلاحيه، از سوی پرويز مشرف و فرماندهان ارتش، که بعدا عهد کردند شورشيان را در هم بکوند، رد شد.

استدلال ارتش اين بود که منابع عظيم مالی برای توسعه مصرف شده است، اما پروژه هايی مانند ساخت بندر گوادر، ساختن اردوگاهها حتی راههای جديد، تاثير بر زندگی مردم عادی بلوچ ندارد.
با کشتن سردار نواب اکبر بوگتی، رييس جمهور پرويز مشرف، اکنون با دشمنی ابدی مواجه شده است. نه فقط از سوی شورشيان بلوچ، بلکه از سوی مردم بلوچ که اگرچه با ارتش درگير نمی شوند، اما هنوز از دولت اسلام آباد به خاطر عدم توسعه ايالت شان دلگيرند.
آقای مشرف ممکن است قدرت بلوچهای ملی گرا را که در گذشته، چهار را با ارتش اسلام آباد وارد جنگ شده اند، ناچيز شمرده باشد.
ملی گرايی در ايالتهای کوچک، همواره تهديد بزرگی عليه دولت نظامی به شمار می آمده است، همانگونه که اکنون آقای مشرف درگير اين مشکل است.
نظاميان حاکم بر اسلام آباد، در سال ۱۹۷۹ ذوالفقار علی بوتو نخست وزير پيشين پاکستان را که اهل ايالت سند بود، به دار زدند. اين موضوع، اهالی ايالت سند را نسبت به ارتش بدبين کرد. اما به طور کل، سندی ها، از جناح مخالف دولت، "حزب مردم پاکستان" حمايت می کنند.
در ايالت شمال شرقی سرحد نيز که طالبانيسم در آن حکمفرماست، ملی گرايی پشتون در حال تبديل شدن به اسلام سياسی است.
پيام روشن
ضرب شصت

ارتش پاکستان، با کشتن نواب بوگتی، به هند و افغانستان نيز ضرب شصت نشان داده است. پاکستان اين دو کشور را، به حمايت از مخالفان خود متهم می کند

احمد رشيد
ارتش پاکستان، با کشتن نواب بوگتی، پيام روشنی برای ملی گرايان در ديگر ايالتها ارسال کرده است که به آنها نشان دهد در صورتی که سرکشی کنند، چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود.

ارتش همچنين به دو کشور همسايه اش، هند و افغانستان نيز ضرب شصت نشان داده است.
نظاميان پاکستانی، هند را به حمايت مالی و تسليحاتی از شورشيان بلوچ در پاکستان متهم می کنند. آنها حامد کرزی رييس جمهور افغانستان را نيز متهم می کنند که اجازه می دهد شورشيان بلوچ، در خاک کشورش آموزش ببينند.
مقامات بلندپايه هند و افغانستان، اين ادعاها را رد کرده اند، اما مقامات پاکستانی می گويند ترديد زيادی وجود ندارد که هندی ها از شورش بلوچها پشتيبانی می کنند.
جنگ غير مستقيم پاکستان از يک سو و هند و افغانستان از سوی ديگر، اکنون مشتعل تر خواهد شد.
دولت هند، پاکستان را به حمايت و تجهيز بنيادگرايان مسلمان کشمير تحت کنترل هند و همچنين پشتيبانی مالی از جنبش های ضد دولتی مائوئيست در ديگر نقاط هند متهم می کند.
افغانستان نيز، پاکستان را به تجهيز شورشيان طالبان و پناه دادن به رهبران آنها متهم می کند.
پاکستان هم اين دو ادعا را رد کرده است.
عميق ترين بحران
پاکستان در حال حاضر، گرفتار عميق ترين بحران تاريخ خود شده است و اين بحران، با مرگ نواب اکبر بوگتی، تشديد خواهد شد.
بسياری از مردم می گويند خودداری پرويز مشرف از تضمين شفافيت و عادلانه برگزار شدن انتخابات سال آينده و اصرار او بر قبضه کردن قدرت در دوره بعدی رياست جمهوری، پاکستان را به سرعت به سوی ازهم پاشيدن به پيش می برد .
مرگ بوگتی، فقط ترس از آينده پاکستان را افزايش داده است و خطر اصلی که کشتن مخالفان سياسی، به جای گفتگو با آنان است، همچنان ادامه دارد.

این بیانیه از طریق ایمیل به سايت حزب مردم بلوچستان رسیده است:
چراغ ظلم ظالم تا ابد نمی سوزد اگر سوزد شبی ، شبی دیگر نمی سوزد
جنایتکاران رژیم آخوندی ولایت فقیه ایران این بار نیز دست به جنایت تازه ای زدند روزی به بهانه دست گیری عاملان دارزین به قتل عام قومی و مذهبی ملت بلوچ می زند و روزی دیگر به بهانه قاچاق و اشرار جوانان اهلسنت را از بین می برد و این بار نیز روز دوشنبه 1385/5/31با به محاصره در آوردن منطقه ای در 150 کیلو متری غرب زاهدان به نام روستای چاه احمد به اسیر گرفتن زنان و کودکان مظلوم پرداخته و با ایجاد رعب و وحشت به ضرب و شتم آنان پرداختند.
و بعد از گذشت 24 ساعت ، 8 صبح سه شنبه نیروهای بزدل ولایت فقیه (مرصاد) دو نفر از جوانان به نامهای عبدالرحمان شه بخش فرزند نظر و عبدالرحمان توتازهی را بدون اعلان جرمی در جلوی چشمان زنان و کودکان و خانوادهایشان به طرز فجیعی به شهادت رساندند. و چندین نفر از جوانان و یک کودک را به مکان نامعلومی بردند.
مبارزین حزب الفرقان اهلسنت ایران از جامعه اهلسنت دعوت می نماید برای دفاع از مظلومین واحیای حقوق از دست رفته و دفاع از عقاید خود به یاری مبارزین حزب الفرقان آمده و در آموزش های عقیدتی و نظامی شرکت نموده در سریعتر شدن آزادی و رسیدن به آرمانهای جامعه اهلسنت تلاش نمایند تا این سرزمین را از وجود این جانیان پاک نمایند.
حزب الفرقان اهلسنت ایران----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ماموران حکومتی در نزدیکی زاهدان دو جوان را بطرز فجیعی به قتل رساندند
چهارشنبه، 1 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-08-23
گزارش دریافتی: جنایتکاران رژیم آخوندی روز دوشنبه 1385/5/31 با به محاصره در آوردن منطقه ای در 150 کیلو متری غرب زاهدان به نام روستای چاه احمد به اسیر گرفتن زنان و کودکان مظلوم پرداخته و با ایجاد رعب و وحشت به ضرب و شتم آنان پرداختند. و بعد ازگذشت 24 ساعت ، 8 صبح سه شنبه نیروهای بزدل ولایت فقیه (مرصاد) دو نفر از جوانان به نامهای عبدالرحمان شه بخش فرزند نظر و عبدالرحمان توتازهی را بدون اعلان جرمی در جلوی چشمان زنان و کودکان و خانوادهایشان به طرز فجیعی به قتل رساندند. و چندین نفر از جوانان و یک کودک را به مکان نامعلومی بردند.
http://www.iranpressnews.com
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رژیم جمهوری اسلامی طی دو روز اخیر سه جوان بلوچ را کشت
چهارشنبه، 1 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-08-23
رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی یک جوان بلوچ را در محل چهارراه طيب خرم آباد بدار آویخت و دو جوان دیگر توسط نیروهای وحشی مرصاد بدون اعلان جرمی در جلوی چشمان خانوادهایشان به طرز فجیعی به قتل رسیدند. بنا به گزارشهای دریافتی، رژیم اسلامی طی چهار ماه گذشته بیش از یکصد و پنجاه نفر را در شهرهای مختلف سیستان و بلوچستان با برچسب هايی مانند شرور و آدمربا ...و ....اعدام کرده است.
سایت خبری رژیم "فارس نیوز" در باره حکم جوان اعدام شده و اجراء آن چنین نوشت:
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از مسئول روابط عمومي دادگستري لرستان حاكي است: كريم بخش ناروئي، فرزند نادي به اتهام خريد و نگهداري 3 هزار و 780 گرم هروئين خالص و 5 هزار و 340 گرم حشيش و 457 گرم ترياك به موجب دادنامه شماره 84/284 مورخ 20/2/85 شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامي خرم آباد به اعدام، مصادره اموال، 60 ميليون ريال جريمه نقدي و تحمل 5 سال حبس محكوم و خودروي پژوي وي نيز به نفع دولت مصادره شد. حكم اعدام نامبرده در سحرگاه امروز، 29 مردادماه در محل چهارراه طيب خرم آباد اجرا و جسد وي پس ازمعاينات لازم و طي صورتجلسه تنظيمي به خانواده‌اش تحويل شد.
در مورد قتل فجیع دو جوان دیگر هنوز خبری از طرف رژیم گزارش نشده است اما در سایت خبری "ایران پرس نیوز "چنین آمده است :جنایتکاران رژیم آخوندی روز دوشنبه 1385/5/31 با به محاصره در آوردن منطقه ای در 150 کیلو متری غرب زاهدان به نام روستای چاه احمد به اسیر گرفتن زنان و کودکان مظلوم پرداخته و با ایجاد رعب و وحشت به ضرب و شتم آنان پرداختند. و بعد ازگذشت 24 ساعت ، 8 صبح سه شنبه نیروهای بزدل ولایت فقیه (مرصاد) دو نفر از جوانان به نامهای عبدالرحمان شه بخش فرزند نظر و عبدالرحمان توتازهی را بدون اعلان جرمی در جلوی چشمان زنان و کودکان و خانوادهایشان به طرز فجیعی به قتل رساندند. و چندین نفر از جوانان و یک کودک را به مکان نامعلومی بردند.
http://www.radiobalochi.org
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قطع شدن برق مناطقي از بلوچستان پاكستان براثرانفجار لوله گاز
چهارشنبه، 1 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-08-23
تلويزيون خصوصي "جيو" پاكستان روز چهارشنبه اعلام كرد: با انفجار يك خط لوله گاز در "ديره مراد جمالي" ايالت بلوچستان پاكستان،برق بخش وسيعي از اين مناطق قطع شد. به گفته جيو، در اثر اين انفجار مركز برق "اوچ" به كلي ويران شد و هم اكنون تمامي روستاها و شهرهاي اطراف در خاموشي به سر مي‌برند. اين شبكه تلويزيوني به نقل از مقام‌هاي پليس افزود: با اطلاع از اين بمبگذاري، گروه خنثي‌سازي بمب از كويته عازم اين منطقه شده بود كه انفجار رخ داد. پليس هم اكنون منطقه را در محاصره دارد و گروههاي امدادي در حال باز سازي هستند. تاكنون فرد و يا گروهي مسووليت اين انفجار بزرگ را بر عهده نگرفته است. ارتش آزاديخواه بلوچستان هفته گذشته مسووليت انفجارهاي بمب در شهر "حب" و "ديره‌بگتي" در اين ايالت را بر عهده گرفته بود كه دراثر آن دو نفر كشته و چهار نفر ديگر زخمي شدند. اين انفجارها همزمان با سالروز جشن‌هاي آزادي و استقلال پاكستان اتفاق افتاد.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
همکاری رژیم ایران و سران پاکستان در ترور امیر عبدالمالک بلوچ
پنجشنبه، 9 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-08-31
بنابر گزارشات رسیده رژیم ایران پس از ناکامیهای مکررش در ترور رهبر مبارزات ایران امیر عبدالمالک بلوچ اینبار مجددا دست التماس و زاری به سوی پاکستان دراز کرده چنانچه اخیرا فرمانده نیروی انطضامی مزدور جواد حامد به پاکستان رفته این در حالیست که رزیم آخوندی از بدو وجودش تا الان حلیف وفادار هند بزرگترین دشمن پاکستان بوده و است اما رژیم بخاطر سرپوش نهادن بر رسوائیهایش وبدبین کردن سران محترم کشور همسایه نسبت به مبارزات آزادیخواهانه و مردمی ملت ایران به چنین اعمال منافقانه و مضحکانه ای متوسل میشود و سران پاکستان و همه جهانیان از نیرنگهای رژیم آخوندی باخبرند در صورتیکه رهبری مبارزات بارها اعلان نموده و همه مردم میدانند که ایشان در کوههای بلوچستان ایران به سر میبرند و این سر و صداهای رژیم نشانه ضعف و ناتوانی رژیم میباشند
http://pixelproxy.org/cgi-bin/cgiproxy/nph-proxy.cgi/010110A/http/delavar32.persianblog.com
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نامه وکلای 10 جوان عرب اهوازی که به اعدام محکوم شده اند به دادگاه انقلاب اهواز
پنجشنبه، 9 شهریور ماه 1385 برابر با 2006-08-31(بخوانيد و خود قضاوت کنيد.....در سايه عدل جمهوری اسلامی ايران 10 تا 16 نفر جوان عرب اهوازی به اعدام محکوم ميشوند در حاليکه) :1.- بعد ازيکسال به اصطلاح تحقيق، حکومت کوچکترين دليلی دال برشرکت آنها به هيچ جرمی جرمی بجز "اقرار" تحت شکنجه ، هنوز رائه نکرده است...ولی حکم نهائی اعدام صادر ميکند..2- در حاليکه بالضروره عدهای از وکلا برای دفاع از اين متهمان داوطلب ميشوند، به آنها يک يا حد اکثر دو روز برای مطالعه پرونده های قطور (800) صفه ای داده ميشود3. با وجود تصريح قانون-متهمين را از حق ملاقات با خانواده و وکلای خود سلب کرده اند.4.- با توجه به اتهام سنگين اقدام مسلحانه ، تقاضای وکلا برای تعويق دادرسی به 10 روز برای مطالعه کامل پرونده های قطور آنها اجابت نميشود.5. وکلای متهمين به عنوان اعتراض به شيوه غير اصولی و غير قانونی دلدگاه مجبور به ترک آن ميشوند6. "...... اينجانبان موفق به مطالعه بخشی و يا تمام پرونده نشده و تا کنون از ملاقات با موکلان خود منع شده ايم چگونه می توانيم از موکلانی که به اتهام قيام مسلاحانه که يکی از مجازاتهای آن مرگ است تحت محاکمه اند، دفاع کنيم...." موکلان متهمين ...

بسمی تعالیرياست محترم شعبه 3 دادگاه انقلاب اسلامی اهوازسلام عليکم- احتراماً اينجانبان جمعی از وکلاء متهمين پرونده 85/.294 مراتب ذيل را معروض ميدارد:اينجانبان وثوق کامل دارد که آن مقام محترم در جهت پيشبرد مشی راهبردی رياست محترم قوه قضائيه حضزت آ... شاهرودی دائر بر گزاری محاکمات عادله و صيانت از حق دفاع از متهم اهتمام خاص دارند. از مصاديق حق دفاع متهم برخورداری متهم از انتخاب و حمايت وکيل دادگستری که يکی از اصول در خشان قانون اساسی (اصل 35) و ديگر قوانين موضوعه است ، بعضی از اينجانبان حد اکثر دو و يا يکروز قبل از جلسه دادرسی مورخ 2/3/85 اطلاع حاصل کرديم و تلاش خود را جهت مطالعه پرونده مبذول نموده لکن بعلت اينکه محتويات پرونده بالغ بر 800 صفحه بوده و در اين مدت کوتاه امکان مطالعه و ياد داشت برداری از آن مقدور نگرديده و با عنايت به اينکه در يک دعوای ساده حد اقل مهلت بين تاريخ ابلاغ وقت دادرسی و تاريخ جلسه دادرسی 5 روز تعين گرديده (ماده 64 قانون ک.د.م) و با عنايت به اينکه جمعی ار اينجانبان طی درخواستهای کتبی و شفاهی از آن مقام عاليقدر تقاضای ملاقات محرمانه با موکلان بعمل آمده ، ليکن متاًسفانه عليرغم اينکه اين تقاضا از بديهي ترين حقوق يک متهم و نيز وکيل است که حنی حضرت آ...شاهرودی در آخرين فرمايشات خود در مورخه 3/2/1358 بر برخورداری از آن تاًکيد نموده و فرموده اند : " هيچ کس حق ندارد بر خلاف قانون دستوری صادره حق ملاقات خانواده و وکيل را از متهم سلب کند. او بايد بخوبی بداند که مينواند زمانی را برای ملاقات محرمانه با وکيل درخواست کند" . آن مرجع محترم با تقاضای ملاقات با موکلان مخالفت فرموديد.رةاست محترم دادگاه تصديق می فرمائيد که اينجانبان موفق به مطالعه بخشی و يا تمام پرونده نشده و تا کنون از ملاقات با موکلان خود منع شده ايم چگونه می توانيم از موکلانی که به اتهام قيام مسلاحانه که يکی از مجازاتهای آن مرگ است تحت محاکمه اند، دفاع کنيم.لذا از محضر آن مقام محتر استدعا دارد که به منظور برگزاری محاکمه عادلانه موافقت فرمائيد حد اقل ده الی 15 روز جلسه دادرسی به تعويق افتد تا امکان مطالعه کامل پرونده و ملاقات محرمانه با موکلان فراهم تا انشالله بتوانيم از عهده انجام تکاليف وکالتی خويش برآئيم. در ضمن مشاهده ميگردد که جلسه دادرسی بطور انفرادی و بدون حضور ساير متهمين و وکلاء آنها تشکيل گرديده که اين امر بر خلاف قانون است . در خاتمه معروض ميدارد که در صورت عدم اجابت اين تقاضای قانونی، اينجانبان به عنوان اعتراض به روند غير اصولی و غير قضائی دادرسی ناچار به ترک دادگاه ميباشد. فيصل سعيدی, جواد طريری, خليل سعيدی, حميد محمودی, لنته عطاشنه, سيد يزدان طاهری نصب, عبدالحسين حيدری رونوشت: رياست محترم قوه قضائة

اکبربگٹی، بزرگ مرد تاریخ معاصربلوچستان، جاودانه شد

اکبربگٹی يکی از رهبران جنبش ملی بلوچستان شرقی، روز٢٦ اگست ٢٠٠٦ توسط ارتش ضد مردمی پاکستان ترور شد. اين خبر بوسيله محمد علی درانی وزير اطلاعات آن کشور در اختيار رسانه های گروهی قرارگرفت.
نواب اکبر بگٹی پسرمحراب خان و نوه شهبازخان بگٹی است که بتاريخ ۱۲جولای ۱۹۲۷ در منطقه " ڈیرہ بگٹی" چشم به عرصه حيات گشود. وی تحصيلات خويش را درکالج شهر لاهور بپايان رسانيد و درسال ۱۹۴۶رسماً بعنوان نوزدهمين سردار، مسئوليت قبيله ٢٥٠٠٠٠ نفری بگٹی را برعهده گرفت.
آقای بگٹی در طول حيات خود مسئوليتهای دولتی گوناگونی را عهده دار بوده است. او درسال ۱۹۵۸ به عنوان نماينده وارد پارلمان پاکستان گشت و سپس درکابينه فيروزخان وزير شد. درسال ۱۹۶۰ و بدليل حمايتش ازحقوق ملل تحت ستم و عضويت در حزب " نيشنل عوامی پارٹی"، بدستور ژنرال ايوب خان دستگير و مدتی را در زندان گذرانيد. زمانيکه عطاالله مينگل نخست وزير بلوچستان شد، اختلافاتی در رهبريت "نيپ" بوجود آمد که نهايتاً کناره گيری اکبربگٹی از حزب ياد شده را باعث گردید.
با انحلال حکومت خودمختار بلوچستان توسط ذولفقارعلی بھٹو در سال ۱۹۷۳، نواب اکبربگتی به عنوان استاندار بلوچستان برگزيده شد و با گذشت مدتی نه چندان طولانی و پس از بروز اختلافاتی با بھٹو از سمت خود کناره گرفت.
وی در انتخابات ايالتی بلوچستان که درسال ۱۹۸۸ برگزار شد، شرکت نمود و به پارلمان راه يافت و کمی پس ازآن بعنوان نخست وزير ايالت بلوچستان منتخب گشت. پارلمان بلوچستان در اگست ۱۹۹۰ توسط بينظيربھٹو منحل شد۔
حزب" جمهوری وطن پارٹی" در سال ۱۹۹۰ توسط اکبربگٹی پايه ريزی گشت و درانتخابات پارلمانی سراسری پاکستان که در سال ۱۹۹۳ برگزار گردید، بعنوان نماينده منطقه خويش به پارلمان آن کشور راه يافت.
اکبربگٹی اینبار بدرستی دريافت که حکومتگران نظامی پاکستان هرگز خواهان رفاه و آسايش ملت ستمديده بلوچ نبوده و حاضر نيستند برابری ملی را در پاکستان بپذيرند، بلکه بهر طريق ممکن تلاش ميورزند تا منابع طبيعی بلوچستان را چپاول و غارت کنند، بدون آنکه ملت بلوچ نقش و سهمی درآنها داشته باشد.
برپایه چنین دیدگاهی بود که وی مایوس از مبارزه پارلمانی در دیکتاتوری نظامی پاکستان، روش مبارزاتی دیگر یعنی مبارزه مسلحانه بر علیه دشمنان قسم خورده ملت بلوچ را برگزید. نواب اکبربگٹی با وجود کهولت سنی، مرعوب تهدیدات و عوامفریبیهای ژنرال مشرف این فاشیست خونخوار نظامی که بر اریکه قدرت پاکستان تکیه زده است، نشد و قهرمانانه خواسته ها و آرمانهای ملت محرومش را پاس داشت.
اکبر و یارانش با شهادت افتخارآفرین خویش، ثابت کردند که در راستای منافع ملی بلوچ و بلوچستان با هیچ کس و هیچ نیروئی سازش نخواهند کرد. دشمنان مردم بلوچ باید بدانند تا زمانیکه ملت بلوچ قهرمانانی همانند اکبربگٹی، خیربخش مری، عطاالله مینگل و... داشته باشد، سر سوزنی از حقوق ملی خود نخواهد گذشت. شورشی که پس از این جنایت هولناک در سراسر بلوچستان بر پاشده، گواه بر این مدعاست که مبارزین بلوچ اجازه نخواهند داد تا اسلحه اکبربگٹی و همرزمانش برزمین بیفتد....
بلوچستان که حدود نیمی از خاک پاکستان را تشکيل ميدهد، درسال ۱۹۴۸، زمانيکه هندوستان استقلال خويش را باز يافت و نيروهای انگليسی ناچار به ترک شبه قاره هند شدند، با زور و تزویر به کشور جدیدالتاسیس موسوم به پاکستان الحاق گشت. حکومت مرکزی که پنجاب را نمایندگی میکند، از همان آغاز برخوردی تحقیرآمیز نسبت به ملت بلوچ و حقوق ملی اش داشت.
سرزمین بلوچستان که مالامال از معادن زیر زمینی از جمله گاز، نفت، طلا و... است، از اهمیت ویژه ای برای حکام پاکستانی برخوردار میباشد. آنها هست و نیست بلوچستان را چپاول میکنند، بدون اینکه نسبت به مردم بلوچ احساس مسئولیت کنند و در راستای پیشرفت و ترقی منطقه گامی بردارند. بلوچستان کماکان عقب مانده ترین ایالت پاکستان محسوب میگردد و با وجود جمعیت قلیل بلوچستان نسبت به دیگر ایالات، درصد بیکاری بیداد میکند و بلوچها ناچار به مهاجرت اجباری به کشورهای دیگر هستند.
مشرف که مهاجری هندی تبار میباشد و هم اینک به شمشیر بران سیستم پنجاب مبدل گشته است، میکوشد تا با عملی ساختن طرحهائی در بندر گوادر و... جمعیت بیکار و بی سرپناه پنجاب را به بلوچستان کوچ داده و رفته رفته بلوچها را در سرزمین آبا و اجدادیش در اقلیت قرار دهند و این همان سیاست استعمارگران کهن است که در عصر حاضر و بوسیله مزدوری بیگانه در بلوچستان در حال پیاده شدن میباشد.
آنها حرف اتحاد ملل ساکن پاکستان را بمیان میکشند، بدون آنکه به آن باور داشته باشند. حکام نظامی و در راس آنها ژنرال مشرف، سیاسی بودن و احترام به حقوق ملل دیگر را با شارلاتان بازیهای نظامی و زور سرنیزه اشتباه گرفته و میخواهند به هر نحو ممکن بر منابع طبیعی بلوچستان کنترل داشته باشند. آنها به بلوچستان احتیاج دارند نه ملت بلوچ. آرزوئی که با همت شیر مردانی همانند اکبر بگٹی ھا و... به سادگی عملی نخواهد شد.
کیچی بلوچ
2006-09-02